واقعیت این است که ما نمیتوانیم مدیران اجرایی کشور را یکطرفه محکوم کنیم، هر عنصر قوی هم که بیاید، با این ساختار اجرایی و اداری، خیلی موفقیت و کامیابی ندارد. متأسفانه مدیران اعم از مدیران ارشد، یا وقتی مدیر میشوند و مسئولیت میپذیرند دیگر فرصت نمیکنند که روی این قصه کار کنند و یا به این حوزه آشنا نیستند.
یعنی یا باید خودشان متخصص باشند که نظریه بدهند و ایده و طرح داشته باشند یا تیمی از قبل آماده کرده باشند، برنامههایشان را نوشته باشند، قوانین و مقررات خودشان را تدوین کرده باشند، در نتیجه وقتی که مسئول شدند به سرعت دنبال تصویب آن بروند، به این ترتیب که لایحه بدهند، بروند مجلس به تصویب برسانند.
تعبیر بنده از این اقدام انقلاب اداری است. فکر میکنم کشور ما به یک انقلاب اداری نیاز دارد و تا این انقلاب اداری شکل نگیرد، مدیران ما توفیق چندانی نخواهند داشت.