وزارت دادگستری برای حرکت بلند مدت نیاز به هدایت گرانی دارد که ما آنها را نخبگان می نامیم. این نخبگان تجربی و علمی مانند چسب قوی، تمام اجزای این شاکله بزرگ را کنار همدیگر بصورت مجتمع نگه می دارد تا به فروپاشی نرسد. اما خروج و به عبارت بهتر فرار نخبگان از وزارت دادگستری بسیار نگران کننده شده است. نه وزیر و معاونین بلدند آنها را نگه دارد و نه خودشان بلدند چطوری باید تعامل نمایند. به راحتی تخریب می شوند، چرا که هر دو طرف صبوری را نیاموخته اند – براستی یکی از نشانه های نبوغ صبر است-. از همه مهمتر هیچکدم از دو طرف فرهنگ عذرخواهی و عقب نشینی را نیز بلد نیستند. آنهای که زیر پرچم این دیکتاتوری مجبور به سکوت شدند، سازگاری پیشه کردند ولی همه ما می دانیم که سکوت با سازگاری متفاوت است. چون جنس مدارا کردنشان متفاوت است. آنها به هیچ وجه ساکت و متوقف نشده اند که اگر فرصتی پیدا کردند ضربه بزنند. خیر بلکه کاملا برعکس، آنها به بی تفاوتی مطلق رسیده اند یعنی خنثی بودن و این بدترین حالتی است که در یک نظام اداری به وجود می آید. اگر فردی یا گروهی با سیاست های وزارتخانه مخالف باشند با تزریق آگاهی می توانید از مخالفت آنها بکاهید و آنها را با تغییرات پیش رو همراه و هماهنگ نمایید. ولی اگر افرادی در نظام اداری خنثی و به بی تفاوتی رسیده باشند به مانند آن دسته از افرادی قلمداد می شوند که خودشان را بخواب زده باشند بنابراین هر گونه تلاش برای بیدار کردن آنها، آب در هاونگ کوبیدن است.
✍سجادی پناه