شواهد تازهای از تقابل مستقیم ایران و اسرائیل منتشر شده است. از جمله تصاویری دیدهنشده از پاسخ موشکی ایران که نشان میدهد موشکهای ایرانی به ساختمانهای دولتی اسرائیل اصابت کردهاند؛ تصاویری که پیشتر توسط رسانههای اسرائیلی به شدت سانسور شده بودند اما اکنون بهطور گسترده در دسترس قرار گرفتهاند.
اهداف استراتژیک حملات ایران
تصاویر منتشر شده اخیر نشان می دهد حملات موشکی ایران به مراکز اطلاعاتی و نظامی کلیدی اسرائیل خسارات سنگینی وارد کرده است:
یگان ۸۲۰۰: قلب عملیات شنود مخابراتی، رمزگشایی و جنگ سایبری اسرائیل به همراه مرکز لجستیکی آمان در هرتزلیا کاملاً ویران شده است. یگان ۸۲۰۰ که مسئول طراحی بدافزارهایی مانند استاکسنت بود، شامل واحدهای تخصصی اطلاعاتی (واحد ۸۲۰۰ برای اطلاعات سیگنالی، واحد ۵۰۴ برای اطلاعات انسانی و واحد ۹۹۰۰ برای اطلاعات جغرافیایی) و ستاد عملیاتی موساد بود.
مراکز آمان: این مراکز نقش کلیدی در پشتیبانی اطلاعاتی ارتش، تحلیل دادههای جاسوسی و توسعه فناوریهای جاسوسی دارند. تخریب آنها ساختار فرماندهی و لجستیک اسرائیل را مختل کرده است.
ساختمان موساد در هرتزلیا: هدفگیری این مرکز نشاندهنده حمله مستقیم به قلب امنیتی اسرائیل است.
تفاوت خسارتها: یگان ۸۲۰۰ و مراکز آمان
یگان ۸۲۰۰: با هزاران نیروی متخصص و زیرساختهای پیشرفته، مستقیماً با مقامات نظامی و سیاسی در ارتباط است. تخریب آن به معنای فروپاشی بخش مهمی از توان سایبری و اطلاعاتی اسرائیل است.
مراکز آمان: وظایف گستردهتری در حوزه لجستیک و پشتیبانی عملیاتی دارند. خسارت به این مراکز حیاتی اما بیشتر سازمانی است.
شواهد میدانی
تصاویر و ویدئوهای منتشرشده نشاندهنده تخریب گسترده ساختمانهای نظامی و اطلاعاتی در هرتزلیا و تلآویو است. برخی از این مراکز کاملاً غیرقابل استفاده شدهاند.
ابعاد گسترده عملیات: این حملات که بزرگترین حمله نظامی به یک قدرت هستهای در تاریخ توصیف شده، نه تنها اهداف نظامی بلکه زیرساختهای اقتصادی و تکنولوژیکی مانند کارخانههای سامانههای دفاع موشکی رافائل و پارک فناوری گاو-یام را هدف قرار داده است.
اهداف کلیدی اسرائیل در جنگ احتمالی با ایران
در صورت حمله اسرائیل به ایران، مراکز زیر به دلیل نقش کلیدی در توان دفاعی و زیرساختی ایران هدف قرار خواهند گرفت:
پایگاههای هوایی: مهرآباد (تهران)، تبریز، همدان (نوژه)، دزفول، بوشهر، شیراز، اصفهان (بابایی) و بیرجند به دلیل استقرار جنگندهها، بمبافکنها و سامانههای پدافندی از اهداف اصلی هستند.
تأسیسات هستهای:
فردو: در عمق ۸۰ تا ۹۰ متری زمین و درون کوه، با سپرهای ضدانفجار و دفاع چندلایه، یکی از امنترین مراکز هستهای جهان است.
نطنز: بزرگترین مرکز غنیسازی اورانیوم ایران با حفاظ بتنی چندمتری و موقعیت زیرزمینی، هدف دشواری برای حملات است.
حمله به این تأسیسات برای توقف برنامه هستهای ایران طراحی میشود، اما دفاعهای قوی و خطر نشت مواد رادیواکتیو، ریسک بالایی برای مهاجم ایجاد میکند.
مراکز فرماندهی و لجستیکی: برای هماهنگی عملیات نظامی و پشتیبانی لجستیکی حیاتیاند و هدفگیری آنها توان عملیاتی ایران را مختل میکند.
پایگاههای نیروی زمینی و دریایی: در دفاع از مرزها نقش دارند و ممکن است هدف قرار گیرند.
پیامدهای اقتصادی حملات
حملات احتمالی به بنادر نفتی، بهویژه بندر شهید رجایی (بزرگترین بندر صادراتی ایران)، پیامدهای اقتصادی شدیدی خواهد داشت:
اختلال در فعالیتهای بندری: وقفه در تخلیه و بارگیری کالاها باعث کمبود مواد اولیه، افزایش هزینههای واردات و نوسانات قیمتی میشود.
کاهش صادرات نفت: کاهش درآمدهای ارزی به تورم، تضعیف ارزش پول ملی و آشفتگی بازارها منجر خواهد شد.
افزایش هزینههای لجستیکی: انباشت کشتیها و افزایش هزینههای دموراژ و بیمه، فشار اقتصادی را تشدید میکند.
تأثیر بر رشد اقتصادی و اشتغال: وابستگی صنایع به بنادر، هرگونه اختلال را به کاهش رشد اقتصادی و اشتغال تبدیل میکند.
پیشبینی مدت درگیری
1- اندازه کوچک و جمعیت محدود اسرائیل باعث میشود که جنگ طولانی مدت برای این کشور به لحاظ اقتصادی، اجتماعی و نظامی بسیار سخت و پرهزینه باشد. تجربه جنگ ۱۲ روزه نشان داده که اسرائیل ترجیح میدهد جنگ کوتاهمدت و ضربتی را انتخاب کند.
2- ایران نیز برای جنگ فرسایشی برنامهریزی نکرده و با توجه به توان دفاعی بالا و استراتژی بازدارندگی، قصد دارد با پاسخ شدید در کوتاهترین زمان، هیمنه دشمن را بشکند و از گسترش درگیری جلوگیری کند.
3- هر دو طرف به دنبال حفظ وجهه نظامی و سیاسی خود هستند و جنگ طولانی میتواند به اعتبار و پایداری نظامها آسیب بزند.
4- ساختار جغرافیایی و موقعیت استراتژیک ایران، ظرفیت دفاعی بالایی فراهم کرده و جنگ فرسایشی را دشوار میکند؛ همچنین اسرائیل نیز به دلیل تنگناهای جغرافیایی، توان حملههای گسترده و طولانی را ندارد.
با توجه به این عوامل، پیشبینی میشود جنگ احتمالی کوتاهمدت و شدید بین ۳ تا ۶ روز باشد.
سناریوهای مخالف
عواملی که ممکن است درگیری را طولانیتر کنند:
جنگ ترکیبی: حملات سایبری، پهپادی و دیپلماتیک میتواند درگیری را فرسایشی کند.
جبهههای منطقهای: ورود متحدان ایران مانند حزبالله و یمن، جنگ را چندجبههای میکند.
جغرافیای پیچیده: نبود مرز زمینی مشترک و اهمیت خلیج فارس، درگیری را پیچیدهتر میکند.
بنابراین تقابل نظامی ایران و اسرائیل با هدفگیری مراکز حساس اطلاعاتی و نظامی، رقابت استراتژیک شدیدی را نشان میدهد. حملات ایران به یگان ۸۲۰۰ و مراکز آمان، توان اطلاعاتی و سایبری اسرائیل را به شدت تضعیف کرده است. در مقابل، حملات احتمالی اسرائیل به پایگاههای هوایی، تأسیسات هستهای و بنادر ایران خسارات سنگینی به همراه داشته و می تواند داشته باشد. درگیری احتمالی به دلیل محدودیتهای استراتژیک، کوتاهمدت (۳ تا ۶ روز) اما شدید خواهد بود، هرچند جنگ ترکیبی یا جبهههای منطقهای میتواند آن را طولانیتر کند. پیامدهای اقتصادی، بهویژه در صورت حمله به بنادر، فشار سنگینی بر اقتصاد ایران وارد خواهد کرد. حفاظت از زیرساختهای کلیدی و آمادگی برای پاسخهای سریع، اولویت اصلی ما در این تقابل است.