آقای احمدی نژاد در سال ۹۰ در خصوص گزارش تخصصی سازمان بازرسی کل کشور خطاب به آقای پورمحمدی در رابطه با سد گتوند خوزستان فرمودند که :“یک آدم بیسوادی وارد کارهای تخصصی میشود و به ما نامه رسمی زده میزند که شما این سد را در این نقطه نسازید و در جای دیگری احداث کنید.
گروه سیاسی – دکتر مجید سجادی پناه – استاد دانشگاه در یادداشتی نوشت:آقای احمدی نژاد در سال ۹۰ در خصوص گزارش تخصصی سازمان بازرسی کل کشور خطاب به آقای پورمحمدی در رابطه با سد گتوند خوزستان فرمودند که :“یک آدم بیسوادی وارد کارهای تخصصی میشود و به ما نامه رسمی زده میزند که شما این سد را در این نقطه نسازید و در جای دیگری احداث کنید. به تو چه ارتباطی دارد؟ اصلا تو میفهمی سد یعنی چه؟ چه کسی به تو این اجازه را داده است که چنین کاری را انجام دهی؟ من که خودم مهندس عمران هستم در این باره اظهار نظر نمیکنم چرا که احداث یک سد مطالعات زمینشناسی و هیدرولوژیکی فراوانی را می طلبد، در انتهای نامه هم تهدید میکنند که اگر این کار را انجام ندهید با شما برخورد میکنیم”
به گزارش بولتن نیوز، و اما واقعیت ماجرا چه بود؟ و گذر زمان، چگونه پرده از روی بی سوادی برخی ها کنار زد.توزیع آب در خوزستان با مشکل زیادی روبهرو بوده و هست. مردم شمال و جنوب این استان نمی توانند آب را با کیفیت یکسان دریافت نمایند. وقتی هم که باران می بارد در آبادان آب با فاضلاب قاطی میشود. همه ما می دانیم که در این استان پنج رودخانه کرخه، کارون، دز، جراحی و مارون جریان دارند کارون یکی از بزرگترین رودخانههای ایران در این منطقه واقع شده است وحتی قابل کشتیرانی است. بر روی این رودخانه خروشان سد گتوند ساخته شد. سدی که قرار بود آب رها شده از سدهای کارون ۳ و شهید عباسپور را قبل از انتقال به خلیج فارس ذخیره و به صورت تنظیم شده در اختیار بخش کشاورزی قرار دهد و همچنین ۲۱۰۰ مگاوات برق را نیز تولید و ذخیره نماید. ولی با یک اشتباه مهندسی در جانمایی، سدی را که می توانست باعث آبادانی خوزستان شود این استان را با یک بحران زیستمحیطی گسترده روبرو ساخت. یعنی خوزستانی که میزبان بزرگترین رودخانههای ایران است با این اشتباه مهندسی با یک“ورشکستگی آبی” روبرو شد و بخش اعظمی از آب خود را که از کارون تامین می کرد به این صورت از دست داد.
مطالعات اولیهای این سد عظیم در زمان قبل از انقلاب و توسط رژیم طاغوت انجام گرفته بود. ولی آنها بهترین مکان احداث سد گتوند را ۱۵ کیلومتر بالاتر از جایگاه فعلی سد پیشبینی کرده بود که متأسفانه کارشناسان سازنده سد برای راحتی دسترسی به مسیرهای ارتباطی، ۱۵ کیلومتر پایینتر آن را احداث کردند و این موجب شد که ” کوه نمکی ” در داخل دریاچه سد قرار بگیرد.
در زمان احداث، آقای پورمحمدی در قالب گزارش سازمان بازرسی هشدار داد که، این کار اشتباه و خطرناک است بنابراین از آبگیری آن خودداری و یا اگر آبگیری شده تخلیه نمایند. اما کارشناسان دولتی و در راس آن آقای احمدی نژاد اعلام کردند که ما با استفاده از فناوری روز دنیا و با کمک دانشمندان کشور ایتالیا، سطح کوه نمکی را با عایقی از جنس شیشه و سیمان میپوشانیم تا نمک در آب سد حل نشود. ولی متاسفانه کار جدی در این زمینه صورت نگرفت و بلندترین سد خاکی ساخته شده بر روی رودخانه کارون که در مراحل پایانی ساخت نیز قرار داشت و تنها مدتی کوتاهی تا آبگیری آن باقی مانده بود و همچنین با توجه به اعتبارات میلیاردی که مصروف آن شده بود، عملاً تخریب یا عدم آبگیری این سد را غیر ممکن اعلام کردند و برای مشکل پیش آمده نیز درصدد برآمدند تا با ساخت یک پتوی رسی به عنوان دیواری حائل از برخورد آب با نمکهای سازند گچساران جلوگیری نمایند و بار دیگر بدون توجه به صحبتهای کارشناسان استانی که ساخت این پتوی رسی را بی فایده میدانستند، این پروژه نیز آغاز و با صرف هزینههای کلان صورت گرفت.
کار ساخت سد گتوند و پتوی رسی در میان تمامی اعتراضات به اتمام رسید و با حضور احمدینژاد رئیس جمهوری وقت، این پروژه آبگیری شد اما تنها ۱۰ روز از زمان آبگیری سد گذشته بود که خبر رسید شکافهایی در پتوی رسی ایجاد شده و نمکهای سازند گچساران وارد دریاچه سد گتوند شده است و این آغازی بر مصایب استان خوزستان و رودخانه کارون بود. بیش از ۱۰۰ میلیون تن نمک در آب حل و رودخانه کارون را شور کرد و زمینهای کشاورزی در مسیر رودخانه را تبدیل به شورهزار ی نمود که از ره آورد آن بیش از یک میلیون درخت نخل در این منطقه خشک و از بین رفت .
محققین دانشگاه تهران در این مطالعات ۳ پیشنهاد ارائه کردند که اولین پیشنهاد آنها این بود که از سد گتوند تا خلیجفارس به طول ۳۰۰ کیلومتر لولهگذاری انجام شود و آب سد به خلیجفارس منتقل گردد. پیشنهاد دوم تبیین میکند که یک مسیر انحرافی به طول ۴۵ کیلومتر از پشت سد۳ حفاری شود و با جلوگیری از ورود آب به دریاچه عملاً سد غیرفعال شود و آب موجود به مرور زمان خشک شود. و در پیشنهاد سوم گفته شد که در اطراف دریاچههایی ایجاد شده و آب شور سد به این دریاچهها منتقل شود تا بهمرور تبخیر شده و سد را تخلیه کند.
هر سه پیشنهاد غیر عملیاتی بود و هزینه زیادی را میطلبد که عملاً از عهده دولت خارج بود . بنابراین سعی کردند زمان بخرند تا شاید بشود در آینده کاری برای حل این مشکل بزرگ انجام دهند. ولی متاسفانه هیچ اقدامی نه در آن دولت و نه در این دولت خسته آقای روحانی انجام گرفت و عملا باعث شد که مشکل با شدت و حدت بیشتری در ده سال بعد یعنی در سال جاری ظهور و بروز پیدا کند و کشور را وارد یک بحران سیاسی نماید.
حالا آقای احمدی نژاد شما بجای احساس همدردی با مردم خوزستان و تشکیک در نحوه کشته سازی معاندین، بهتر نیست کمی به “استبداد علمی” خود در سال ۹۰ بیاندیشید تا بفهمید که چگونه مسبب بوجود آمدن چنین تنش سنگینی برای مردم این منطقه شدید؟