چرا روبل بعد از تحریم قد کشید و ریال خم شد؟
روسیه تحریم را مهندسی کرد، ایران آن را تماشا. مسکو با انضباط مالی، ذخایر ارزی، و تنوع تجارت، ضربه را مهار کرد؛ تهران با چاپ پول و سیاستهای نمایشی، خودش ضربه را چند برابر زد. فرق روسیه و ایران در یک کلمه است: حکمرانی اقتصادی.
تحریم، سلاح بیسروصدای غرب است؛ زخمی که اقتصادها را از درون میفرساید. ایران و روسیه، دو قدرت نفتی که هر کدام به شیوهای متفاوت به این نبرد وارد شدهاند. یکی با زره دیپلماسی و صندوقهای طلایی، دیگری با زخمهای باز و گریز به کانالهای غیررسمی. این نوشته روایت تقابل این دو مسیر است؛ روایتی که عدد و آمار را به زبان سیاست و راهبرد بازمیگوید.
*۱. اقتصاد زیر ضربه: روسیه انعطاف، ایران وابستگی*
روسیه سالهاست به روز تحریم فکر کرده بود؛ نفت و گازش را با طلا و یوان بیمه کرد و شریکانش را به آسیا کوچاند. اما ایران؟ هنوز در اسارت نفت، با ۸۰٪ صادرات تکمحصولی و اقتصاد قفلشده در دستهای بسته بانکی. روسیه در شاخص تابآوری تحریمها ۶.۲ میگیرد؛ ایران، با زخمهای نفتیاش، به عدد تلخ ۸.۷ میرسد. تفاوت در یک جمله: روسیه تنوع آفرید، ایران به نفت چسبید.
*۲. نبرد پول و تورم: واکنش سریع یا سیاستهای دستبسته؟*
روسیه در نخستین ضربه تحریم، نرخ بهره رااز 9 به ۲۰٪ رساند، سرمایهها را قفل کرد و روبل را به جای دلار به میدان فرستاد. تورم را از ۱۸٪ به ۶٪ کشاند و روبل را زنده نگه داشت. اما ایران؟ با نرخ بهره واقعی منفی و بازار ارزی دوپاره، نقدینگی را شل کرد و تورم را به آتش کشید. روبل روسیه سرپا ماند، ریال ایران زمینگیر شد. داستان یک بانک مرکزی مستقل در برابر بانکی که اسیر ملاحظات سیاسی است.
*۳. صندوقهای ثبات یا جیبهای خالی؟*
صندوق ثبات روسیه با ۱۸۷ میلیارد دلار مثل سپری در برابر طوفان ایستاده است. هر دلار نفتی که آمد، به ذخیره تبدیل شد و هر بازار غربی که بسته شد، جایگزینی در آسیا یافت. ایران اما، صندوق توسعه ملیاش از ۱۰۰ به ۱۵ میلیارد دلار آب رفت؛ صادراتش به یکسوم کاهش یافت و تجارتش در کوچههای تاریک پایاپای افتاد. روسیه تحریم را مدیریت کرد، ایران در حلقه معیوب تحریم-نفت گرفتار ماند.
*۴. ژئوپلیتیک در مشت یا در حاشیه؟*
روسیه گاز اروپا را قطع کرد و دنیا را به صف پرداخت با روبل کشاند. در BRICS، ساز خودش را کوک کرد و سیستم مالی جایگزین آفرید. ایران اما، درگیر کریدورهای منطقهای و مبادلات پایاپای ناکارآمد ماند؛ تحریمهای بانکی دستش را بست و اهرمهای ژئوپلیتیکش به ابزاری ناکارآمد تبدیل شد. تفاوت واضح است: روسیه از تحریم سلاح ساخت، ایران هنوز به دنبال مسیر فرار میگردد.
*5. چرا روسیه موفقتر بود؟*
پاسخ ساده است:
– از سال ۲۰۱۴ به بعد، روسیه یکبهیک زخمهایش را پیش از ضربه پانسمان کرد.
– سیاستگذاری یکپارچهای داشت؛ همه ارکان اقتصادیاش به زبان واحد سخن گفتند.
– از فناوریهای مالی نوین بهره برد و به سیستم روبلی جان داد.
– صادراتش را به شرق چرخاند و به دلار پشت کرد.
– تحریم را یک بحران ندید؛ آن را به فرصت برای بازطراحی اقتصادش تبدیل کرد.
*6. ایران چرا شکست خورد؟*
چون سیاستهای دوگانه و رودربایستیهای سیاسی، اقتصاد را فلج کرد. چون ۱۵۰ میلیارد دلار سرمایه فراری داد و نتوانست مسیر برگشتش را باز کند. چون تحریمهای ثانویه را جدی نگرفت و به امید گشایش نشست. چون تنها ۴۵٪ از ظرفیت صنعتیاش فعال است و نیمی از اقتصادش در خواب زمستانی مانده. چون تورم ساختاری را باور نکرد و هر روز با آمارسازی صورت مسئله را پاک کرد.
*7. نسخه نجات ایران:*
• نه از دل میز مذاکره، از دل اصلاحات واقعی
• استقلال بانک مرکزی را به شعاری پوچ تبدیل نکنیم؛ آن را عملیاتی کنیم.
• صادرات را از نفت جدا کنیم و به صنایع نوین، کشاورزی و فناوری جان بدهیم.
• زیرساختهای مالی را از بنبست تحریم خارج کنیم؛ با شرق، نه با حسرت غرب.
• دیپلماسی اقتصادی را فعال کنیم؛ نه برای عکس یادگاری، برای قراردادهای واقعی.
• صندوقهای ذخیره را مقدس کنیم؛ نه به مثابه حساب خرج اضطراری دولتها.
تحریم تقدیر نبود؛ انتخاب بود. روسیه با تدبیر آن را به سلاح تبدیل کرد، ایران با تعارف به فاجعه.
اکنون، بازسازی بانک مرکزی و مهندسی نرمافزار اقتصادی، تنها راه مهار تحریم است. همانطور که برای سوخو-۳۵ و اس-۴۰۰ به درِ مسکو کوبیدیم، باید برای استراتژیهای نرم و مدلهای مالی روسیه هم به میدان برویم؛ نه برای تقلید، برای بازسازی خودمان. تحریم را باید مهار کرد، نه با شعار، بلکه با مهندسی دقیق قدرت اقتصادی.
سجادی پناه