تغییر نمادین نام وزارت دفاع آمریکا توسط دونالد ترامپ به «وزارت جنگ» را میتوان بهعنوان یک حرکت سیاسی-روانی در راستای بازتعریف هویت نظامی ایالات متحده ارزیابی کرد. این اقدام، هرچند فاقد پشتوانه حقوقی و قانونی است، – چون نیاز به مجوز کنگره دارد- اما حامل پیامهای عمیقی در دو سطح داخلی و بینالمللی است.
در سطح داخلی، ترامپ تلاش میکند از نارضایتی بخشهایی از بدنه ارتش و جریانهای محافظهکار بهرهبرداری کند؛ جریانی که معتقد است سیاستهای موسوم به «بیداری» باعث تضعیف روحیه جنگجویی و تهاجمی ارتش شده است. برای این طیف، تغییر عنوان «دفاع» به «جنگ»، نوعی بازگرداندن هویت رزمی و یادآوری دورههایی است که آمریکا در جنگهای جهانی به پیروزی رسید. این نوع نگاه به گذشته، تلاشی برای مشروعیتبخشی به ایده «بازگشت به دوران شکوه» است که در گفتمان ترامپ بارها دیده میشود.
در سطح جهانی، چنین تغییری بیش از آنکه عملیاتی باشد، نمادین و روانی است. پیام آشکار آن این است که آمریکا نه صرفاً در وضعیت دفاعی، بلکه در جایگاه یک بازیگر تهاجمی و آماده نبرد تعریف میشود. این پیام بهویژه خطاب به رقبای ژئوپلیتیک آمریکا (چین، روسیه، ایران) طراحی شده و هدف آن تقویت بازدارندگی از طریق نمایش قدرت است.
اما تناقض اصلی زمانی آشکار میشود که ترامپ همزمان برای جایزه صلح نوبل نامزد میشود. این وضعیت یک «پارادوکس سیاسی» را نشان میدهد: صلح در اندیشه ترامپ بر اساس «قدرت» و نمایش توان نظامی تعریف میشود، در حالی که فلسفه بنیادین جایزه صلح نوبل بر «همکاری، خلع سلاح و کاهش تنش» استوار است. در واقع، دو تعریف کاملاً متفاوت از صلح در برابر یکدیگر قرار میگیرند:
1- صلح از طریق قدرت که ترامپ نمایندگی میکند.
2- صلح از طریق همکاری که نوبل به دنبال آن است.
این تضاد، صرفاً یک اختلاف در واژهگزینی یا تاکتیک نیست، بلکه ریشه در دو جهانبینی متفاوت نسبت به نظم بینالملل دارد. یکی صلح را نتیجه هژمونی نظامی میداند و دیگری آن را محصول اجماع و تعامل میان ملتها.
از این منظر، تغییر نمادین «وزارت دفاع» به «وزارت جنگ»، اگرچه ممکن است در کوتاهمدت برای ترامپ امتیاز سیاسی و تبلیغاتی به همراه داشته باشد، اما در بلندمدت به تقویت تصویری جنگطلبانه از آمریکا منجر خواهد شد. همین تصویر، میتواند عملاً امکان تحقق ادعای او برای کسب جایزه صلح نوبل را تضعیف کند، زیرا جامعه بینالمللی میان «صلح با اسلحه» و «صلح بدون اسلحه» تفاوت بنیادین قائل است.
به بیان دیگر، ترامپ در پی ساختن روایتی جدید از صلح است؛ صلحی که نه از مسیر دیپلماسی و خلع سلاح، بلکه از راه نمایش قدرت و تهدید حاصل میشود. این تلاش برای بازنویسی معنای صلح، شاید در میان پایگاه اجتماعی او کارگر بیفتد، اما در سطح بینالمللی همچنان با مقاومت و بدبینی مواجه خواهد بود.