در همین لحظه که شما این متن را میخوانید، هر پرسش سادهای که از چتجیپیتی، جمینای، کلود یا گروک میپرسید، حدود ۱۰ تا ۲۵ میلیلیتر آب شیرین را در یکی از دیتاسنترهای آمریکا، اروپا یا آسیا تبخیر میکند.
اگر امروز ۵۰ پرسش بپرسید، دقیقاً معادل یک بطری نیملیتری آب آشامیدنی را مصرف کردهاید. اگر ۲۰۰ پرسش بپرسید، دو لیتر آب رفته است؛ آبی که دیگر برنمیگردد.
این اعداد تخمینی نیستند؛ مستقیم از مقالات علمی دانشگاه کالیفرنیا ریورساید و دانشگاه تگزاس (۲۰۲۳–۲۰۲۵) و گزارشهای رسمی مایکروسافت و گوگل استخراج شدهاند.
آموزش یک مدل بزرگ امروزی (مانند GPT-4، Claude 3.5 یا Gemini Ultra) بین ۵ تا ۱۵ میلیون لیتر آب شیرین مصرف میکند؛ یعنی به اندازه مصرف آب آشامیدنی ۱۰۰ تا ۲۵۰ هزار نفر در یک سال کامل.
تا سال ۲۰۲۷، پیشبینی میشود کل صنعت هوش مصنوعی سالانه ۴٫۲ تا ۶٫۶ میلیارد مترمکعب آب (معادل ۴ تا ۶ برابر مصرف سالانه کشور هلند) از منابع آبی زمین بردارد.
این آب کجا مصرف میشود؟
در مناطقی که همین امروز در تنش آبی شدید هستند:
دیتاسنترهای مایکروسافت در صحرای آریزونا سالانه بیش از ۲۱۵ میلیون لیتر آب شیرین میبلعند؛ جایی که مردم محلی برای پر کردن استخر خانگی جریمه میشوند.
دیتاسنترهای گوگل و متا در شیلی و اروگوئه، آب را از سفرههای زیرزمینیای میکشند که کشاورزان محلی دیگر به آن دسترسی ندارند.
در ایران، که بیش از ۷۷ درصد مساحتش در وضعیت overdraft شدید آب زیرزمینی است، همین حالا هم شرکتهای داخلی و خارجی در حال مذاکره برای ساخت دیتاسنترهای عظیم هستند؛ بدون هیچ ارزیابی شفاف زیستمحیطی.
شرکتها چه میکنند؟
گزارشهای «پایداری» رنگارنگ منتشر میکنند، پروژههای نمایشی زیرآبی (مثل Natick مایکروسافت) یا خنکسازی با آب دریا در فنلاند را تبلیغ میکنند، اما ۹۵ درصد دیتاسنترهای فعلی هنوز با روش تبخیری قدیمی کار میکنند که در مناطق گرم و خشک، آب را مثل بنزین میسوزاند.
هشدار نهایی
اگر سرعت رشد مدلهای هوش مصنوعی همینطور ادامه پیدا کند و هیچ سیاستگذاری جدی بینالمللی یا ملی برای محدود کردن مصرف آب و انرژی اعمال نشود، تا پایان این دهه، هوش مصنوعی به یکی از بزرگترین مصرفکنندگان آب شیرین در جهان تبدیل خواهد شد؛ درست در زمانی که یکچهارم جمعیت جهان با کمبود شدید آب روبهرو هستند.
ما داریم در ازای تولید متن، تصویر و کد، آینده آبی فرزندانمان را معامله میکنیم.
این دیگر یک مسئله فنی یا اقتصادی نیست؛ یک بحران اخلاقی و زیستمحیطی تمامعیار است که همین امروز در جریان است.