مصاحبه برنامهریزیشده آقای ظریف بهگونهای طراحیشده است که هم میتواند برای ریاست جمهوری او کاربرد داشته باشد و هم میتواند برای تصدی معاون اولی ایشان در دولت آقای لاریجانی، آورده سیاسی به همراه داشته باشد.
گروه سیاسی: دکتر مجید سجادی پناه* همانطور که در مطلب قبلی «چطور ظریف با انتشار این فایل صوتی دچار اسپاسم عضلانی نشد و همچنان در عراق مشغول است؟!» گفته بود، دلایل تبلیغاتی بودن مصاحبه ظریف با لیلاز و انتشار گسترده آن را با بررسی لایه های پنهان این گفتگو، نوشت.
به گزارش بولتن نیوز، متن این مقاله که به صورت اختصاصی در اختیار بولتن نیوز، قرار گرفته به شرح زیر است:
«مستندسازی تجاری وزرا» را برای اولین بار درزمانی که در مرکز آموزش مدیریت دولتی بودم به معاون اول رئیسجمهور پیشنهاد دادم و موفق شدم تجارب شش وزیر و دو معاون رئیسجمهور دولت یازدهم را مستندنمایم؛ که هماکنون در سایت مرکز آموزش مدیریت دولتی قابلمشاهده است.
در ابتدای تمامی این فیلمها، بدون استثناء این عبارت آورده شده است که این مستندسازی صرفاً مدیریتی بوده و بدون هرگونه جهتگیری سیاسی تولید میشود و هدف نهایی آن در انتهای پروژه، این است که تمام مصاحبه انجامگرفته با وزرا در دولت یازدهم و دوازدهم برای اولین بار در جمهوری اسلامی در قالب یک پکیج کامل جمعآوری، و توسط آقای روحانی به رئیسجمهوری بعدی تحویل گردد تا شاید از این طریق بتوانیم از تکرار برخی امور در دولتهای بعدی جلوگیری نمایم.
پروژه با اتمام مأموریت اینجانب بدون تمایل به تمدید آن نیمهکاره رها شد ولی یک سال بعد آقای آشنا همان پروژه را در مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری ولی این بار با اسم و محتوی دیگر با دو نفر از تئوریسینهای اصلاحات استارت میزند ولی این بار تصمیم گرفته میشود برعکس گذشته «تجارب وزرا» را بجای عبور از فیلتر مدیریت، از فیلتر سیاست عبور دهند تا در این رویکرد جدید «تجارب وزرا» یعنی فرصتها، تهدیدها، نقاط قوت و ضعف هر یک از آنها با رنگ و لعاب سیاسی تزئین شده و به شکل زیبای برای جامعه تئوریزه گردد بهگونهای که برای مصارف سیاسی و انتخاباتی جریانی خاص در آینده کاربرد داشته باشد. وگرنه کمتجربه بودن آقای سعید لیلاز نه بهعنوان یک تئوریسین هدایتکننده جریانات سیاسی و اقتصادی در برنامه، بلکه در پوشش یک «کارشناس مجری» در طول مصاحبه کاملاً واضح و مبرهن است. بخصوص زمانی که این عبارت ناشایست را خطاب به آقای ظریف بکار میبرد که خانم اشتون شما را از کمر انداخت، همانطوری که خانم موگیرینی جلیلی را از پا انداخت! استفاده از این نوع عبارتها بههیچوجه با اخلاق حرفهای این نوع برنامهها سازگار نمیباشد.
به نظر میرسد که هردو این بزرگواران یعنی آقایان ظریف و لیلاز بهقصد بهرهبرداری و با اهداف انتخاباتی دست به تولید این برنامه زدند تا اینکه ما سادهانگارانه تصور کنیم این برنامه بهمنظور تاریخ شفاهی و برای غنا بخشیدن به مدیریت دانش در نظام اداری تولیدشده است.
اگر شاخصهایی زیر را در پیروزی یک کاندیدا، در انتخابات ریاست جمهوری ایران، مؤثر بدانیم و بتوانیم آنها را در قالب عناصر تشکیلدهنده یک الگو دستهبندی نماییم و آنگاه این الگو را بر روی این سخنرانی سهساعته بیفکنیم آنوقت تصویر زشت این پروژه انتخاباتی که منافع ملی و انسجام اجتماعی را به مخاطره انداخت بهصورت واضح، به چشم میخورد.
شاخصهای مؤثر در انتخابات ریاست جمهوری در ایران:
منتسب کردن کاندیدا به رهبری برای محقق کردن دو هدف بزرگ: 1- عبور از فیلتر شورای نگهبان 2- استفاده از جایگاه معظم له در قشر عظیمی از مردم ایران که همواره دارای رأی ثابتی در تمامی انتخابات هستند.
شاهد مثال در طول تمامی این مصاحبه:
من از همان روزهای اول موردتوجه ویژه رهبری قرار داشتم. (ظریف)
درزمانی که من سفیر بودم در آمریکا نظر رهبری این بود که من در آنجا بمانم ولی احمدینژاد قصد داشت من را از آن پست بردارد. (ظریف)
من به رهبری بسیار علاقهمندم، بسیار ارادت دارم و ایشان همواره به من محبت داشته است. (ظریف)
رهبری از سال 67 توجه ویژهای به جنابعالی داشته است دیگر دنبال چه اجماعی میگردید؟(لیلاز)
در این 8 سال که همواره و لحظهبهلحظهاش شما مورد هجوم بودید و به شما خنجر زدند و عنوان این خنجر نیز ضد ولایتفقیه بوده آیا تابهحال شده است که رهبری از دست شما ناراحت شده باشد؟(لیلاز)
البته ایشون نقدهای را فرمودند ولی بعداً که من برایشان توضیحاتی دادم ایشان فرمودند که توضیحات شما مفید بود (ظریف)
ما آنچه را که در بیرون میشنویم همیشه اظهار محبت رهبری بوده است نسبت به شما (لیلاز)
ایشان همیشه –به من- محبت داشتند (ظریف)
شما میتوانید رهبری را به عنوانی یک سیاستمدار توصیف کنید؟ (لیلاز)
رهبری میفرمایند من دیپلمات نیستم، من یک انقلابیام. (ظریف)
درحالیکه رهبری یکی از قویترین دیپلماتهای کشور ما هستند. ما هم از ایشون یاد میگیریم که چگونه رفتار کنیم. (ظریف)
نسل جدید یادشون نیست که انقلاب چه ارزشی دارد و ما هم به آنها نگفتیم. (لیلاز)
جوان امروز ارزش استقلال کشور را نمیداند. (ظریف)
من اجازه دیدار با کری را داشتم ولی به رئیسجمهور احمدینژاد گفتم شما این اجازه را ندارید که با سناتورهای آمریکایی دیدار داشته باشید-یعنی اجازه رهبری-. (ظریف)
راجع به این جملات بالا قضاوت با شماست آیا پرسش و پاسخها بهگونهای طراحی نشده است که کاندیدای موردنظر بهصورت کامل مورد اعتماد رهبری به جامعه معرفی شود تا دو هدف فوق محقق گردد؟!
داشتن محبوبیت فردی و ایجاد پایگاه مردمی بخصوص در بین قشر خاکستری (این قشر بالای 60 درصد جامعه را تشکیل میدهد).
شما محبوبترین عضو کابینه هستید و از خود آقای روحانی محبوبترید، بیشترین علاقهمندی کف مردم به جنابعالی است (لیلاز).
نظرسنجیها هم همین را ثابت میکند. این لطف خداست (ظریف)
من این فداکاری شما را در این مأموریت 42 ساله ستایش میکنم که خودتان را آماج حملات گوناگون قراردادید که بتوانید دکتر روحانی را حفظ کنید (لیلاز).
شما شجاعترین وزیر در کابینه هستید (لیلاز).
آیا القا این میزان محبوبیت به مخاطب، بهغیراز مقاصد انتخاباتی میتوان اهداف دیگری را برای آن تصور نمود؟! چون سعید لیلاز اصلاً اهل چاپلوسی نیست
بیتفاوت بودن نسبت به تصدی مسئولیتها و نشان دادن تقوا و طهارت سیاسی به جامعه هدف
من ملاحظاتی برای قبول مسئولیت دارم، باید پاسخگوی تمام مسئولیتها در برابر خداوند باشم، من واقعاً نگرانم، و از خدا میترسم، معتقدم قیامتی هست (ظریف)
آقای قالیباف و آقای روحانی که هر دو شانس پیروزی در انتخابات را داشتند از من دعوت کردن برای وزیر امور خارجه ولی من قبول نکردم، من به این راحتی دعوت آقای روحانی هم نمیپذیرفتم آقای روحانی دو بار به من گفت ولی من افراد دیگری را بجای خودم پیشنهاد دادم (ظریف)
مذاکرات عمان که با آمریکاییها در زمان احمدینژاد صورت گرفته بود را در اختیار من قراردادند و من شروع به نوشتن سیاست خارجی دولت تدبیر وامید کردم –بدون اینکه دعوت بهعنوان وزیر را پذیرفته باشم- (ظریف)
آقای روحانی گفتند که با رهبری صحبت کردم ایشان خیلی راحت قبول کردند که شما -ظریف- وزیر امور خارجه بشوید. ولی بازهم نپذیرفتم به خانه پناه بردم و با همسرم مشورت کردم ایشان استدلالی آورد و من پذیرفتم آن استدلال این بود که پاسخ دادن به امیدی که در جامعه به وجود آمده است بر عهده شماست و این واقعیت مرا متقاعد کردند که مسئولیت را بپذیرم و به خودم گفتم تو دیگه حق نداری که خودت را در اختیار این مردم قرار ندهی و من دیگر خلع سلاح شدم. (ظریف)
البته آقای ناطق خیلی برای قبول این مسئولیت به من اصرار کرد و همچنین مرحوم هاشمی بعد از وزارتم چند بار مرا دعوت میکردند و قوت قلب میدادند (ظریف)
یعنی شما مخلوق و محصول اجماع آقایان هاشمی، ناطق، رهبری، روحانی و خاتمی بودید و این یعنی یک اجماع ملی برای شما، پس شما قادر هستید که یک اجماع ملی را به وجود بیاورید (لیلاز).
تأیید ظریف
ولی من آدمی نیستم که در این 42 سال راحتطلبی کرده باشم. از 19 سالگی در کوران انقلاب بودم. (ظریف)
من این را قبول ندارم که یک نفر را رئیسجمهور بگذاریم و از همان روز اول به او فحش بدهیم و نگذاریم که کار کند. آیا شما نگران این هستید؟ (لیلاز).
حتی اگر شما هیچ علاقهای نداشته باشید که در رقابتهای انتخاباتی شرکت کنید اگر اجماع ملی و تدبیر نظام بر این قرارگرفته باشد که شما رئیسجمهور میشوید آیا بازهم نمیپذیرید (لیلاز)
من با خداوند سر جدال ندارم (ظریف)
آیا شما در خود تمایلی میبیند که دولت را اداره کنید؟ (لیلاز)
ما آن روزها که تلاش میکردیم تا آقای خاتمی را متقاعد کنیم که رئیسجمهور بشود. (لیلاز)؟
پذیرش هر مسئولیتی یکبار سنگینی است اگر من می تونستم این کار را بکنم ولی به میدان نیامدم باید پاسخگو باشم. (ظریف)
احساس میکنم بزرگترین نیاز کشور اجماع و یکپارچگی است (ظریف)
رهبری از سال 67 توجه ویژهای به جنابعالی داشته است دیگر دنبال چه اجماعی میگردید؟(لیلاز)
-حالا-یک سیبی که از درخت رها میشود تا به زمین بیافتد هزارتا چرخ میخورد (ظریف)
لیلاز میپرسد که من باید تکلیف خودم را بدانم که چهکارهام در این جا-یعنی مشخص کن آیا بهعنوان کاندید وارد صحنه انتخابات میشوید یا نه -(لیلاز)!
من می دونم مردم ایران انتخابشان جنابعالی است اینو چکارش کنیم؟(لیلاز)
ملت ایران قدر 42 سال رنج شما را میدانند از آن زمانی که در سال 58 در امریکا در تظاهرات سخنرانی میکردید تا همینالان. مردم کوتاه نمیآیند (برای انتخاب کردن شما بهعنوان رئیسجمهور) (لیلاز)
مردم اگر در انتخابات مشارکت نکنند ما امروز میبینیم که 221 نفر در –از میان مردم بهعنوان نماینده – مجلس انتخاب میشوند که نظرشان این است که من و رئیسجمهور برویم زندان (ظریف)
اگر این حضور پرشور مردم درگرو حضور دکتر ظریف در انتخابات باشد چی؟(لیلاز)
اینکه من محبوبیت دارم حجت شرعی نمیشود (ظریف)
از آقای سید حسن نصرالله مظهر مقاومت بپرسید که آیا من خادم هستم یا خائن؟(ظریف)؟
قبل از شهادت سردار در تمام نظرسنجیها از سال 96 تا 99 محبوبیت من نزدیک به 90 درصد بود ولی بعد از شهادت سردار محبوبیت من به 60 درصد کاهش پیدا کرد و برعکس محبوبیت سردار سلیمانی به 90 درصد افزایش یافت. (ظریف)
ضایعه شهادت سلیمانی خیلی زیاد بود اما من هم در دیپلماسی- داشتم کتک میخوردم – من را از داخل و خارج میزدند. همه میدیدند که من هرروز داشتم به خاطر مردم فحش میخوردم ولی باز محبوبیت من داشت کاهش پیدا میکرد. دو چیز در کاهش محبوبیت من نقش اساسی داشت 1- صداوسیما 2- مردم (زیرا مردم اینگونه قهرمانهای را میپرستیدند که در میدان باشند، -برتری میدان به سیاست در افکار عمومی-.)
صداوسیما اگر آبرو داشت شما وزیر خارجه نمیشدید. دولت روحانی در سال 92 و 96 پیروز انتخابات نمیشد.(لیلاز)
به نظر شما این عبارتهای جای تفسیر ندارد و آیا اساساً سنخیتی با تاریخ شفاهی که هدف اصلی برنامه است دارد؟ در تاریخ شفاهی همیشه نگاه به گذشته میهمان وجود دارد نه به آینده او؟
ملاحظه میفرمایید در جایجای مصاحبه از همهچیز، مردم و … مایه گذاشته میشود که میهمان را برای حضور در انتخابات بهمانند آقای خاتمی که اشاره کردند، ترغیب و تشویق نمایند و به مخاطبین چنین القا شود که او چقدر در بین مردم محبوبیت دارد اما سناریو برنامه بهگونهای تنظیمشده است که فرد میهمان نباید به دلیل داشت طهارت سیاسی و منطبق شدن با جمله زیر مقام معظم رهبری مستقیماً تقاضای ورد به صحنه انتخابات را داشته باشد بلکه برعکس او باید کاملاً امتناع ورزد و بهاصطلاح با دست پس بزند و با پا پیش بکشد و در آخر هم میبینید که آقای ظریف حضورش را در عرصه انتخابات بهطورکلی منتفی نمیداند و سرنوشت خود را همانند سرنوشت همان سیبی میداند که از درخت میافتد و چرخ میخورد و … و سرانجام هم میگوید که من با خدا سر جدال ندارم.
رهبر میفرماید «برخیها اهل دنیا است، که منتظرند به قدرت دست پیدا کنند، به حکومت دست پیدا کنند تا به مطامع شخصی خودشان برسند؛ یعنی [فرد] تلاش میکند برای اینکه به ریاست جمهوری برسد، [چون] در دورهی ریاست جمهوری زمینههایی فراهم میشود که زندگی او یک زندگی بهتری میشود؛ یعنی برای او رسیدن به قدرت، وسیلهای است برای رسیدن به شهوات نفسانی، برای رسیدن به مال و ثروت و شهوات و چیزهایی که نفْس او طلب میکند؛ اینیک جور است که غالباً اهل قدرت اینجوری بودند؛
همانطوری که مشاهده فرمودید پرسش و پاسخها باید بهگونهای طراحی و هدایت میشد که این فرد مصداق فرمایش مقام معظم رهبری قرار میگرفت.
برجستهسازی دستاوردهای ملی کاندیدا بهعنوان آورده اصلی او برای اخذ رأی مردم و عبور کشور از مشکلات پیش رو
بین برجام و قطعنامه 598 مقایسهای داشته باشید. مردم یادشان رفته است کدامیک از این دو قرارداد مهم است و دستاورد بیشتری برای کشور داشته است؟ (لیلاز)
کسانی که در مذاکره قطعنامه 598 بودند حتماً از پشت خنجر نمیخوردند (ظریف)
توافقی که ما در برجام کردیم یعنی کشور را از یک پرتگاه جنگی نجات دادیم (لیلاز)
از سال 85 تا سال 92 شش قطعنامه فصل 7 و تحریمهای شدید بینالمللی برای کشور وضع کردند یعنی در زمان آقای احمدینژاد روسیه و چین تماماً در اردوگاه غربی قرار داشتند و از آنها طرفداری میکردند. (ظریف)
یعنی برجام کشور را از ته چاه بیرون کشید (لیلاز)
کسی نمیتواند راجع به سندنویسی از من ایراد بگیرد. به خاطر این است که من از 22 سالگی به سازمان ملل رفتم و بیش از 40 سال کارم همین بوده است (ظریف)
آیا در کلیات برجام چیزی بود که نظر مقام معظم رهبری را تأمین نکرده نباشد. بعید میدانم؛ یعنی چیزی از نارضایتی ایشون را ما نشنیدیم (ظریف)
من کشور را در آستانه جنگ و تحریم تحویل گرفتم (ظریف)
خدا شاهد که من از خودم تعریف نمیکنم اینها شاهکارهای سیاسی است. –توافقات برجام-. (ظریف)
ما از امریکا با برجام برای اولین بار –در تاریخ -امتیاز گرفتیم (ظریف)
با آمدن برجام 85 میلیارد دلار سرمایهگذاری آماده، در کشور به وجود آمد (ظریف)
من بهجز خدمت از آقای دری اصفهانی –متهم به جاسوسی- چیزی ندیدم او درآوردن یک میلیارد و هفتصد میلیون دلار به کشور سهم زیادی داشت.
حمله به سفارت عربستان، نوشتن بر روی آن موشک، گرفتن قایق آمریکاییها همه اینها انجام گرفت که برجام موفق نشود (ظریف)
امریکا زودتر از من خبر حمله به عین الاسد را شنید نخستوزیر عراق 45 دقیقه قبل از حمله از طریق دو نفر نیروی قدس سپاه در جریان قرار گرفت (ظریف)
من در جریان آوردن اسد به تهران با حاج قاسم توافق کرده بودیم ولی وقتی در تلویزیون اسد را نشان داد همه افراد بودن بهجز من؛ و من آن روز فهمیدم اگر استعفا ندهم دیگر وزیر امور خارجه ایران نیستم و کسی در دنیا برای من باقلای بار نمیکند چه برسد به اینکه با من مذاکره کند (ظریف)
پوتین وقتی میتوانست از دریای مدیترانه به سوریه حمله کند، و موشک قارهپیما هم دارد چرا باید از خاک ایران به سوریه حمله کند اینها همه مربوط میشود به بعد از برجام. (ظریف)
حمله به سفارت عربستان، نوشتن اسرائیل باید نابود شود بر روی موشک، گرفتن قایق آمریکاییها همه اینها انجام شد که برجام موفق نشود (ظریف)
یعنی در دو قرارداد بسیار مهم در تاریخ جمهوری اسلامی برجام که محصول عملکرد میزبان است بهعنوان یک دستاورد بسیار بسیار مهم برای ماندگاری خدمات او در اذهان مردم بزرگنمایی میشود و اینکه چه تهدیدات بالقوه و بالفعلی سر راه برجام به وجود آوردند که نگذارد این توافق به سرانجام برسد هم به نمایش گذاشته میشود.
تخریب و یا کمرنگ نشان دادن رقبای بالقوه برای انتخابات پیش رو
الآن قسمت زیادی از جامعه ما همانند احمدینژاد و جلیلی فکر میکنند (لیلاز)
عدم مشارکت در انتخابات توسط احزاب و مردم را نتیجه آن –تفکر احمدینژادی و جلیلی – میدانید (لیلاز)
شما آقای متکی را متهم میکنید که تحولات بینالمللی را نمیشناخت. (لیلاز)
آقای دکتر جلیلی نمیتواند ادعا کند که اگر شش ماه دیگر زمان داشت توافق را به نتیجه میرساند زیرا بیش از 6 سال در گذشته زمان داشته است (ظریف)
اگر با آقای جلیلی ادامه میدادیم نهتنها توافقی صورت نمیگرفت بلکه تحریمهای حقوق بشر هم به آن اضافه میشد. (ظریف)
عدم استفاده از نیروها و -تخریب-سرمایه های ملی توسط احمدینژاد (نمونه آن بیکار کردن آقای ظریف از پست سفیر ایران در امریکا) (ظریف)
من دنبال انتخابات پرشور بودم در سال 98 و تلاش کردم ولی شکست خوردم (ظریف)
مظلومنمایی برای پوشش و توجیه ناکارآمدیها در اذهان مردم (استراتژی: مظلومیت حماسه میآفریند)
آقای خاتمی –قبلاً -با من صحبت کرده بود که یک گروهی کشور را در چاهی انداختهاند و آن چاه هستهای است. (ظریف)
دولت نهم و دهم هم شرایطی را به وجود آوردند که بیرون آمدن از آن چاه را برای ما بسیار مشکل کرده است و اگر کسی غیر از خود اینها این مشکل را حل کنند حتماً متهم خواهد شد-به خیانت-(ظریف)
آیا شما پیشبینی میکردید این شرایط را، یعنی قربانی شدن را.(لیلاز)
بله ما برای قربانی شدن آمدهایم نه برای قهرمان شدن. (ظریف)
من نمیتوانستم بگوییم که چند نفر در سوریه کشته شدند ولی «جان کری» به من میگفت که 200 بار سوریه به شما حمله کرده است (ظریف)
پس شما برای قربانی شدن آمدید و می دونستید که وارد چه جریانی شدهاید و آیا الآن فکر میکنید آن نگرانیها اتفاق افتاده است.(لیلاز)
گروهی هیچ ملاحظهای نکردند برای قربانی کردن من (ظریف)
فقط لطف خدا، رهبری و رئیسجمهور شامل حال من بود (ظریف)
من حق ندارم بهعنوان عضو ثابت شورای عالی امنیت ملی از شلیک موشک به هواپیمایی اوکراینی در سحرگاه چهارشنبه آگاه بشوم ولی ظهر روز جمعه متوجه شدم و گفتند که باید توئیت بزنید تکذیب کنید. بعد که در روز شنبه متوجه شدم از مردم ایران و دنیا عذرخواهی کردم (ظریف)
آقای احمدینژاد هماکنون هم خیلی طرفدار دارد کسی که با شعارهای خوب مرگ بر امریکا وارد کارزار -انتخابات-شد ولی درنهایت از همان اول هم دنبال مذاکره با آمریکاییها بود…و شما را به همین دلیل برکنار کرد.(لیلاز)
ببینید من –میروم – با المنار مصاحبه میکنم ولی احمدینژاد میرود با تلویزیون و رسانههای آمریکایی مصاحبه میکند. (ظریف)
شاید در کسوت رئیسجمهور، معاون اول، وزیر امور خارجه و یا در منزل پیژامه بپوش در آینده باشید…(لیلاز)
شاید –من در آینده و پایان دولت – لباس راهراه بر تن داشته باشم _یعنی من را به زندان ببرند_(ظریف)
آیا شما با این گزارهها تصور نمیکنید که او چقدر مظلوم و تنها بوده است و به قول خودش تنها خدا و رهبری و رئیسجمهور از او حمایت میکردند؟ و او به تنهای و یکتنه در مقابل اینهمه هجمهها ایستادگی میکرده و آن توفیقات را به دست میآورده است؟
دوقطبی کردن جامعه برای کاندیدهای که قادرند از دعواهای ایجادشده نهایت استفاده را ببرند.
یک گروهی در کشور وجود دارد که تمایل دارد هر چیزی را امنیتی بکند چون در ا ین صورت نقش آنها برجسته خواهد شد (ظریف)
گروهی در حاکمیت جمهوری اسلامی برای اینکه برجام موفق نشود با دشمنان ایران دستبهیکی کردند (ظریف)
دلواپسان محترم واقعاً اینطوری فکر میکنند یعنی اینها نانشان در دعواهای سیاسی است (لیلاز)
ولی آنها یک اقلیتی مؤثری هستند که توان ایجاد یک موج گسترده را دارند (ظریف)
اگر در دنیا صلح باشد مهارت یک دیپلمات – هرگز – دیده نمیشود باید در جهان جنگی و دعوای وجود داشته باشد تا من وزیر بینامونشان باقی نمانم و معروف بشوم (ظریف)
باید بهجای شاخ گاو به پستان گاو چسبید امریکا 760 میلیارد دلار بودجه نظامی دارد بنابراین هر موضوعی را در جهان امنیتی میکند تا از مزیت نسبی خود بهرهمند شود. ما باید بدانیم که درزمینهٔ سلاح و جنگ کشورمان مزیت نسبی ندارد.
43 درصد از مردم در انتخابات شرکت کردهاند و من دلم میشکند. شما به حضور مردم تقدس میدهید (لیلاز)
من حضور مردم در انتخابات را پایه امنیت ملی میدانم (ظریف)
مردم اگر در انتخابات مشارکت نکنند ما امروز میبینیم که 221 نفر در مجلس انتخاب میشوند که نظرشان این است که من و رئیسجمهور باید برویم زندان (ظریف)
دوگانگی در کشور وجود دارد یعنی میدان –همواره –برای دیپلماسی تصمیم میگیرد (لیلاز)
با دوقطبی کردن جامعه و القاء اینکه اگر شماها یعنی قشر خاکستری جامعه (60 تا 70 درصدی) در انتخابات شرکت نکنند گروهی تندرو بر سرکار خواهند آمد و امثال منی که در نظرسنجیها بالای 90 درصد محبوبیت داشتم را به همراه رئیسجمهور روانه زندان میکنند.
ترجیح منافع داخلی ایران نسبت به سیاستهای منطقهای بخصوص در این شرایط اقتصادی با توجه به مشکلات معیشتی مردم -بیحاصل بودن هزینههای که در محور مقاومت صورت گرفته است-
آقای هاشمی میگفتند ضرورتی ندارد که ما برای اسد و یا یک خانواده اینهمه هزینه کنیم. (لیلاز)
ممکن است شما به من گوشهای از ناگفتههای سردار سلیمانی را بگویید؟(لیلاز)
این سردار سلیمانی بود که همیشه حرفهای خودش را پیش میبرد (ظریف)
من و سردار سلیمانی همه نظر نبودیم در همهچیز. من دیپلماسی را بیشتر هزینه میدان کردم تا میدان را برای دیپلماسی (ظریف)
خون فرزندان سرزمین ایران درواقع نباید در معرض خطر قرار بگیرد (لیلاز)
جنگ مهمتر از چیزی است که به دست نظامیها سپرده شود، دستاوردهای جنگ باید در میدان دیپلماسی نقد شود (ظریف)
هزینه میدان برای کل نظام خیلی زیاد بوده است ولی من با برتری سیاست بر میدان قادرم جلوی این هزینهها را بگیرم (ظریف)
به من میگفتند اگر سیاست خارجی بین صفرتا 100 باشد چقدر آن در دست شما قرار دارد میگفتم صفر درصد (ظریف)
حمله به سفارت عربستان غیرمسئولانه نبود بلکه خیانت بود (ظریف)
وقتی برجام منعقد شد روسیه متقاعد گردید که باید با سردار سلیمانی جلسه بگذارد (ظریف)
وقتی اراده روسیه بر این قرارگرفته است که دستاوردهای وزارت خارجه را نابود کند حتماً از طریق وزارت خارجه نمیتوانستیم دیدار پوتین و حاج قاسم را هماهنگ کنیم.یعنی ما کارهای نبودیم- (ظریف)؟
روسها فکر نمیکردند که برجام به نتیجه برسد (ظریف)
به نفع روسیه نیست که روابط امریکا با ما عادی شود چون او دو بار ضرر میکند 1- اگر امریکا اولویتش ایران نباشد حتماً چین و روسیه در اولویت اول امریکا قرار خواهند گرفت 2- اگر ما نیازمند به چین و روسیه باشیم در دشمنی با غرب آنها میتوانند بیشترین منافع را از ما ببرند (ظریف)
البته در مذاکرات سال 2001 افغانستان و 2003 مذاکرات عراق اگر سردار سلیمانی نبود و اطلاعات ایشون نبود من دستاوردی نداشتم؟! (ظریف)
آقا هماهنگکننده من و ایشون بود ما آستانه را با همکاری هم به دست آوردیم (ظریف)
این گفتهها شما 10 میلیون به رأی شما اضافه خواهد کرد (لیلاز)
به عقیده آقای لیلاز 10 میلیون نفر در جامعه وجود دارند که مخالف سیاستهای موجود هستند و اگر این حرفها را بشنوند حتماً برای تغییر شرایط موجود در انتخابات شرکت میکنند و آقای ظریف را برای این تغییر وضعیت حتماً برمیگزینند.
سعی کردم تا جایی که ممکن است تفسیر نداشته باشم چون مخاطب خاص میتواند فاصله بین سطور این پرسش و پاسخ این دو بزرگوار را بخواند و نیازی به اظهارنظر اینجانب نیست. ولی قضاوت نهایی با شماست که آیا این گزارهها و استفادههای مکرر آن در طول این سخنرانی سهساعته و انتشار گسترده آنها (خواسته یا ناخواسته) بخصوص در آستانه ورود به انتخابات ریاست جمهوری بیشتر میتواند کاربرد انتخاباتی داشته باشد یا مدیریت دانش (تاریخ شفاهی)؟