انتصابات اخیر در وزارت دادگستری در دولت آقای پزشکیان، نه تنها جای تعجب، که مایه تأسف عمیق است و نشان میدهد لایههایی از مدیریت ارشد این وزارتخانه، به جای حرکت به سمت شایستهسالاری، گرفتار حلقه بستۀ سیاسیکاری و خوشخدمتیهای شخصی شدهاند.
۱. حمله به شایستهسالاری با توجیه ایدئولوژیک
چگونه ممکن است فردی با سوابق غالباً ستادی و تشریفاتی، که سهمی عمده در نقشهای مدیر کل حوزه وزارتی و امام جماعت حقوقبگیر داشته، به یکباره بر کرسی حساس سرپرستی معاونت توسعه مدیریت و منابع تکیه بزند؟
این انتصاب تنها یک دلیل دارد: امتیازدهی در ازای وفاداری مطلق!
پروندهسازی برای رسانه: زمانی که یک مدیرکل برای کسب رضایت مقامات بالادستی، یک رسانۀ با سابقه ۲۲ ساله را علناً “زپرتی” میخواند، در حقیقت، نشان میدهد که تخصص و سوابق حرفهای هیچ اهمیتی ندارند و تنها ملاک، مهارت در مجیزگویی و حذف منتقدان است. این خوشخدمتی آشکار، اکنون با پاداش سنگین سمت معاونت پاسخ داده شده است.
تخصص یا توهم: مدرک تحصیلی وی (احتمالاً مدیریت شهری) چه ارتباطی با پیچیدگیهای مدیریت منابع انسانی و مالی کلان یک وزارتخانه حقوقی-قضایی دارد؟ این انتصاب، دهنکجی صریح به خیل عظیم متخصصان و مدیران توسعه در کشور است.
۲. تهدید یک مجموعه تخصصی با افکار دگم
نگرانیها درباره رویکرد فکری فرد منصوبشده، مسئلهای نیست که بتوان بهسادگی از آن گذشت. سخن از مدیری است که با “افکار دگم دادگاه انقلابی” وارد حوزۀ توسعه میشود.
عواقب ویرانگر: انتصاب یک مدیر با چنین دیدگاهی به قلب مجموعۀ منابع انسانی، یعنی مرگ تدریجی انگیزه و کارایی. معاونت توسعه قرار است مدرن، چابک و حامی کارکنان باشد؛ نه محلی برای تسویهحسابهای سیاسی و ایدئولوژیک. چه سرنوشتی در انتظار کارکنان و بدنۀ تخصصی است وقتی مدیر بالادستی، ملاک کار را نه عملکرد، بلکه خلوص فکری بداند؟
نقض فتوای عملی: زمانی که حتی مراجع تقلیدی مانند آیتالله سیستانی، نماز خواندن پشت سر فردی را به دلیل حقوق بگیر بودن از دولت باطل میدانند، انتصاب او به سمتی با این حجم از مسئولیت اداری و مالی، نشان میدهد که این وزارتخانه حتی به حداقلهای وجاهت مذهبی برای انتصابات خود نیز بیاعتناست.
۳. انتصابات وزارت دادگستری: داستان عجیب و غریب یک سقوط!
وزارت دادگستری باید بداند که انتصابات آن، تنها برآمده از یک زد و بند داخلی نیست؛ بلکه نماد روشنی از سقوط معیارها و جایگزینی شایستهسوزی به جای شایستهسالاری است. دولت آقای پزشکیان که شعار شایستهسالاری سر میداد، اکنون زیر بار چنین انتصاباتی، اعتبار خود را به حراج گذاشته است.
این شیوه مدیریتی نه قابل قبول است، نه قابل تحمل!