وقتی سیاست داخلی فراموش میکند که کشور در وضعیت جنگی است.
اگر قرار باشد نتیجهی استیضاحهای تازه همان شود که بر سر همتی فرود آمد، بهتر است پیش از فریاد «استیضاح»، چراغ مجلس را خاموش کنند و برویم سراغ دغدغهای واقعیتر: یعنی نان مردم.
کشور در آستانهی مرحلهای تازه قرار گرفته است؛ نه عادی، نه آرام. تهران هنوز بوی باروت میدهد، قطعنامههای سازمان ملل بازگشتهاند، و دیپلماسی ایران مثل پزشکی در اتاق عمل، با دستان لرزان زیر نور سرد تحریمها جراحی میکند. در چنین وضعی، بازی سیاسی با ابزار استیضاح چیزی شبیه کشیدن ترمز اضطراری در قطاری است که از کوه پایین میآید.
اما اگر قرار است مدل اداره کشور از «مدیریت اداری» به «مدیریت جنگی» تغییر کند، بله، استیضاح نهتنها لازم، بلکه واجب است؛ برای آنکه پیش از اصابت بمب، کابینه از درون منفجر نشود.
چهار وزیر در تیررساند: نیرو، رفاه، جهاد کشاورزی، و راه و شهرسازی. چهار میدان از جنس نان، آب، برق و سقف مردم. این یعنی دعوا نه بر سر سیاست، که بر سر بقاست. اما آیا مجلس در پی اصلاح جهت است یا در پی شکار دولت؟
استیضاح اگر برای تسویهحساب باشد، میشود همان خطای همیشگی: «سیاسیکاری در وقت جنگ. اما اگر برای اصلاح ریل اداره کشور باشد، باید بیپروا به استقبالش رفت؛ بهشرط آنکه جای سیاستمداران کوتاهقد حزبی، مدیران بحرانفهم و میداندیده بنشینند.
کشور امروز به وزرایی نیاز دارد که زبان بحران را بفهمند؛ کسانی که میدانند در اقتصاد جنگی، حساب و کتابها مثل گذشته نیست. وقتِ مدیران دفترنشین و شعارگو تمام شده است. باید کسانی بیایند که بلدند وسط انفجار تصمیم بگیرند، نه در اتاق کنفرانس.
درون مجلس اما صفها دوباره به هم ریختهاند.
شکافهای تازهای در مجلس پدیدار شده است. از یکسو جریانهای موسوم به حفظ «نظم سنتی قدرت» ، و از سوی دیگر طیفهای تندرو که در پی «مهندسی سیاسی» از بالا هستند. و در این میان، دولت پزشکیان میان دود و هیاهو تنها مانده است. مجلس میخواهد نشان دهد میتواند اگر بخواهد، همهچیز را متوقف کند؛ غافل از اینکه توقف دولت در شرایط فعلی، یعنی توقف اکسیژن در ریههای ملت.
پزشکیان اکنون در برزخ دو انتخاب ایستاده است:
– یا ادامهی مسیر گفتوگو و عقلانیت در میانهی آتش،
– یا ورود به بازی قدرتی که پیش از او، دولتهای دیگری را هم بلعیده است.
کشور در وضعیت جنگیِ بیاعلام است؛
تحریمها فعال شدهاند، تهدیدها واقعیاند، و معیشت مردم در خط مقدم این نبرد است.
اگر قرار است استیضاح آغاز شود، باید مقدمهی «تغییر مدل اداره کشور به حالت جنگی» باشد، نه بازتولید نزاعهای فرسودهی جناحی.
در غیر این صورت، اینبار نه فقط یک وزیر، که «اعتماد ملی» استیضاح خواهد شد.