سجادی پناه 05 مهر 1404 - 5 روز پیش زمان تقریبی مطالعه: 2 دقیقه
کپی شد!
0

فصل هفتم شورای امنیت؛ ابزار فشار سیاسی، نه فرمان حمله


۱. جنگ دیپلماسی چیست؟

جنگ دیپلماسی، نبردی است که در آن کلمات جای گلوله را می‌گیرند، قطعنامه‌ها جای توپ و تانک را، و روایت‌ها جای خطوط دفاعی را. در این میدان، هر حرکت، هر واژه و هر سکوت، هزینه و مشروعیت می‌سازد یا ویران می‌کند. هدف آن، نه فتح خاک، بلکه محاصره سیاسی، اقتصادی و روانی حریف و تحمیل فشار از طریق اجماع و روایت جهانی است.

۲. چارچوب تحولات اخیر

ماهیت نبرد
بازگشت تحریم‌ها پس از رد پیش‌نویس روسیه و چین، نشان داد که دیپلماسی ایران وارد مرحله‌ای حساس و فرسایشی شده است. تهران اکنون در موضع دفاعی است و غرب با ابزار حقوقی و ائتلاف‌سازی، تحریم‌ها را بازگردانده است؛ تحریم‌هایی که نه تنها بر اقتصاد، که بر اعتبار و مشروعیت تهران فشار می‌آورد. این نبرد، حقوقی، رسانه‌ای، اقتصادی و روانی است و هر جبهه‌ای، میدان رقابت جداگانه‌ای برای اجماع‌سازی و روایت‌سازی شده است.

ابزارهای طرف‌ها

غرب: قطعنامه ۲۲۳۱، تحریم‌های چندجانبه، برجسته‌سازی تهدید امنیتی ایران و همراهی متحدان منطقه‌ای.

ایران: تهدید به توقف همکاری‌های فنی با آژانس، فراخوان سفرا، اتهام‌زنی به اروپا، بسیج افکار عمومی داخلی و منطقه‌ای.

روسیه و چین: روایت‌سازی علیه غرب و تلاش برای کاهش مشروعیت اقدامات تحریمی.

شیوه‌های عملیات

غرب با فشار حقوقی-سیاسی و هم‌زمان نمایش آمادگی برای گفت‌وگو، تلاش می‌کند هزینه مقاومت ایران را بالا ببرد.

ایران با نمایش قاطعیت و تهدید متقابل، استفاده از اهرم‌های اقتصادی و مدیریت روایت‌ها، تلاش می‌کند زمین بازی را به سود خود تغییر دهد.

روسیه و چین با متهم‌سازی غرب و هشدار نسبت به پیامدهای منطقه‌ای، نقش «ناقد راهبردی» را بازی می‌کنند؛ صدای اعتراض، اما بدون ابزار اجرایی مستقیم.

ویژگی‌ها و پیامدها

این جنگ نامتقارن، ترکیبی و فرسایشی است؛ هیچ پیروزی فوری رخ نخواهد داد. کوتاه‌مدت، فشار اقتصادی و روانی ایران را می‌فشارد؛ میان‌مدت، مسیر مذاکرات هسته‌ای را دشوارتر می‌کند؛ و بلندمدت، دیپلماسی را به میدان اصلی تقابل تبدیل می‌کند، جایی که روایت و مشروعیت، سنگین‌تر از تانک و توپ خواهند بود.

۳. مکانیزم برتری ایران

ایران برتری خود را در این میدان از ترکیب بازدارندگی نامتقارن و روایت‌محوری به دست می‌آورد: استفاده هم‌زمان از اهرم‌های اقتصادی و منطقه‌ای، اتکا به شرکای جایگزین، و بسیج افکار عمومی داخلی و منطقه‌ای، می‌تواند فشار سیاسی و اقتصادی تحریم‌ها را افزایش دهد و در عین حال، اعتبار و مشروعیت دشمن را در افکار جهانی تضعیف کند.

۴. سناریوی فصل هفتم و رفع نگرانی عمومی

در این روزها، برخی نگرانند که آمریکا و سه کشور اروپایی ایران را به زیر فصل هفتم شورای امنیت بکشانند؛ عبارتی که در ذهن افکار عمومی یادآور جنگ و بمباران است. اما باید واقعیت را روشن گفت: فصل هفتم منشور سازمان ملل (مواد ۳۹ تا ۵۱) به شورای امنیت اختیار می‌دهد که در برابر تهدیدات صلح جهانی اقدام کند، و تنها زمانی که عبارت «تمام اقدامات لازم» در قطعنامه بیاید، مجوز استفاده از زور نظامی صادر می‌شود.

تا امروز، تمام قطعنامه‌های ایران – از ۱۶۹۶ تا ۱۹۲۹ – ذیل فصل هفتم صادر شده‌اند، اما هیچ‌یک چراغ سبز حمله نظامی نبوده‌اند؛ بلکه صرفاً ابزار فشار سیاسی، اقتصادی و روانی بوده‌اند. بنابراین حتی اگر دوباره چنین مسیری طی شود، معنایش جنگ مستقیم نیست؛ بلکه همان ادامه جنگ دیپلماسی است، با شدت بیشتر در زمین حقوقی و اقتصادی، نه در میدان نظامی.

این یعنی مردم باید بدانند که تهدید فصل هفتم بیش از آنکه آژیر جنگ باشد، سلاح روانی برای ترساندن و فشار آوردن است. و درست در همین نقطه است که هوش دیپلماسی و انسجام ملی می‌تواند آن سلاح را بی‌اثر کند.

۵. توصیه‌های راهبردی عملیاتی

اهرم‌های اقتصادی و منطقه‌ای: مدیریت صادرات انرژی و مسیرهای ترانزیتی برای افزایش هزینه فشارها.

انسجام داخلی و دیپلماسی عمومی: بسیج رسانه‌ها و افکار عمومی برای تضعیف روایت دشمن و تقویت مشروعیت داخلی.

ابزار حقوقی و فنی هوشمندانه: پیچاندن زمان در مذاکرات فنی با آژانس و ارائه جایگزین‌های فنی برای کاهش فشار تحریم‌ها.

تقویت روابط استراتژیک جایگزین: همکاری با روسیه، چین و بازیگران منطقه‌ای برای کاهش انزوای بین‌المللی و ایجاد اهرم فشار متقابل.

مدیریت روایت و ائتلاف‌سازی منطقه‌ای: ادامه دیپلماسی فعال با بازیگران منطقه‌ای و سازمان‌های بین‌المللی برای جلوگیری از انحصار روایت غرب.

بنابراین جنگ دیپلماسی صحنه‌ای است که در آن ترس و امید با هم معامله می‌شوند. دشمن تلاش می‌کند نام فصل هفتم را به جای گلوله به قلب‌ها شلیک کند. اما اگر ایران با انسجام داخلی، روایت هوشمند و بازدارندگی نامتقارن پیش رود، می‌تواند همان گلوله را به سلاحی برگرداند که تنها به سنگینی روی شانه‌های دشمن می‌نشیند.

نویسنده
MAJID SAJADI
مطالب مرتبط
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *