اهداف نظامی مورد حمله در روزهای گذشته تصادفی نبودهاند. سپاه بهعنوان ستون اصلی امنیت کشور، بسیج بهعنوان نیروی مردمی دفاع داخلی و زندان اوین بهعنوان نماد اقتدار قضایی در برابر جریانهای برانداز، همگی اهدافی بودند که پیامهایی مشخص برای تردیدآفرینی و کاهش انگیزه در بدنه نیروهای وفادار به نظام بههمراه داشتند.
با گذشت ۱۲ روز از درگیریهای نظامی اخیر، دشمن وارد مرحلهای تازه از نبرد شده است؛ مرحلهای که دیگر محدود به توپ و تفنگ نیست، بلکه به عرصه جنگ اطلاعاتی و شناختی کشیده شده است. در این نبرد نوین، تمرکز اصلی بر تضعیف نیروهای کلیدی حفظ نظام جمهوری اسلامی همچون سپاه پاسداران، بسیج و نیروهای امنیتی است. هدف اصلی این جنگ نرم، نه حمله مستقیم نظامی، بلکه فرسایش درونی ارکان قدرت جمهوری اسلامی از طریق بیاثر کردن یا منفعل ساختن نیروهای وفادار به حاکمیت است.
دشمن در تلاش است تا این تصور را القا کند که ادامه حمایت از نظام، بینتیجه و پرهزینه است و بنابراین، نیروهای کلیدی کشور باید از حمایت خود عقبنشینی کرده یا به گزینههای جایگزین سیاسی روی آورند. این سناریو بر پایه یک تصور غلط بنا شده است: فرض وجود شکاف عمیق میان مردم و حاکمیت. در همین راستا، اقدامات مختلفی نظیر ترور فرماندهان سپاه، بمباران مقرهای نظامی، حملات سایبری و عملیات روانی، همگی با هدف تشدید این شکاف و ایجاد بیثباتی در کشور طراحی شدهاند. اما بر خلاف کشورهای دیگر مانند عراق در ۲۰۰۳ یا لیبی در ۲۰۱۱، ساختار جمهوری اسلامی ایران به دلیل انسجام ایدئولوژیک، رهبری منسجم و شبکه گسترده مردمی و منطقهای، در برابر این سناریوها مقاومتر است.
اهداف حملات: انتخابهای نمادین و هدفمند
اهداف نظامی مورد حمله در روزهای گذشته تصادفی نبودهاند. سپاه بهعنوان ستون اصلی امنیت کشور، بسیج بهعنوان نیروی مردمی دفاع داخلی و زندان اوین بهعنوان نماد اقتدار قضایی در برابر جریانهای برانداز، همگی اهدافی بودند که پیامهایی مشخص برای تردیدآفرینی و کاهش انگیزه در بدنه نیروهای وفادار به نظام بههمراه داشتند. در کنار این اقدامات، حمله سایبری به بانک سپه نیز نشان داد که دشمن بهدنبال ضربه زدن به زیرساختهای پشتیبانی نیروهای مسلح است. بانک سپه نقشی کلیدی در پرداخت حقوق و تأمین منابع مالی نیروهای نظامی ایفا میکند. هدف از این حمله، نه صرفاً ایجاد اختلال اقتصادی، بلکه قطع زنجیره پشتیبانی و فرماندهی نیروهای مسلح و دسترسی به اطلاعات حساس بود.
دشمن سعی دارد سپاه را مشابه ارتش بعث عراق پیش از سقوط جلوه دهد، اما این قیاس از اساس اشتباه است. سپاه پاسداران برخلاف ارتشهای کلاسیک، دارای عمق مردمی، پایگاه ایدئولوژیک و ساختار بومی است و در تعامل با بسیج، حوزههای علمیه و شبکههای اجتماعی، از انعطاف و پایداری بالاتری برخوردار است. ایران نه عراق است، نه لیبی و نه افغانستان.
راهکارهای مقابله با این سناریو پیچیده و خطرناک دشمن
برای مقابله با جنگ ترکیبی دشمن، لازم است مجموعهای از اقدامات هماهنگ و مستمر در چند محور انجام شود: تقویت انسجام میان نیروهای مسلح از طریق آموزش، مانور و مدیریت بحران؛ بهبود معیشت و خدمات رفاهی نیروها برای افزایش وفاداری؛ بازطراحی پیامرسانی داخلی با هدف افزایش آگاهی عمومی نسبت به پیامدهای ناامنی؛ افزایش تابآوری زیرساختی با پراکندگی مراکز حساس؛ تقویت حفاظت اطلاعاتی و جلوگیری از نفوذ بیگانه؛ و محدودسازی دسترسی دشمن به فضای اطلاعاتی داخلی از جمله شبکههای اجتماعی. همچنین، باید شکست پروژههای دشمن علیه سپاه و بسیج برای جامعه تبیین شود تا اعتماد عمومی تقویت و بازدارندگی روانی ایجاد شود.
در این مرحله از نبرد، نقش فکر، تحلیل و استراتژی بیش از همیشه اهمیت دارد و پیروزی، علاوه بر قدرت نظامی، به هوشمندی و بصیرت نیز وابسته است که این مرهون تلاش اهل قلم و شما مخاطبین گرامی است.
سجادی پناه