در این دوازده روز جنگ، آنچه رخ داد فراتر از یک خیانت ساده بود. وقتی عدهای با دشمن همکاری کردند، اطلاعات دادند و راه نفوذ را باز کردند، فقط مرتکب یک «جاسوسی» عادی نشدند؛ آنها راه را برای ریخته شدن خون دانشمندان ما هموار کردند، باعث شدند فرماندهان نظامی ما نه در میدان جنگ، که در خانههایشان ترور شوند. اینها، ضربهای مستقیم به امنیت ملی و غرور ملت بود.
مردم ما چنین خیانتهایی را نه میبخشند و نه فراموش میکنند. چون پشت این خیانتها، خون است و فریب؛ پشت آنها زخمهایی است که بر پیکر جامعه نشسته و آرامش را از خانوادهها گرفته است. این زخمها در حافظه جمعی ما باقی میمانند، چون بهایشان زندگی، امنیت و آینده مردم ما بوده است.
ما پیشتر هم این تجربه تلخ را داشتهایم؛ در دهه ۶۰، وقتی سازمان منافقین بهجای ایستادن در کنار ملت، با صدام حسین همپیمان شد، برای ارتش بعث جاسوسی کرد، در میانه جنگ از پشت خنجر زد، و با کسانی همراه شد که هر روز بر سر مردم ما بمب میریختند. نتیجه آن خیانتها، خون بود و ویرانی؛ و در سال ۱۳۶۷، در یکی از حساسترین مقاطع جنگ و امنیت کشور، نظام تصمیم گرفت با این تهدیدات قاطعانه برخورد کند.
اعدامهای ۶۷، تصمیمی سخت در روزهای سخت بود. بسیاری از کسانی که حکمشان صادر شد، نه صرفاً زندانی سیاسی، بلکه کسانی بودند که از درون زندان همچنان با سازمان تروریستی در تماس بودند، بیانیه میدادند، اعلام وفاداری میکردند و آماده بودند با ورود ارتش منافقین، از داخل کشور دست به شورش بزنند. این تصمیم آسان نبود، اما برای حفظ امنیت کشور، برای جلوگیری از یک فاجعه ملی، گرفته شد.
با این حال، اشتباه ما این بود که روایت نکردیم. مستند نساختیم، برای مردم و جهان روشن نکردیم که چرا و چگونه آن تصمیمها گرفته شد. سکوت کردیم و این سکوت، میدان را به دشمن داد. همان خائنان، با کمک رسانههای خارجی، مظلومنمایی کردند و چهرهای وارونه از تاریخ ساختند؛ تا جایی که امام و مجریان ان دستور را در جایگاه متهم نشاندند.
این بار، آن اشتباه نباید تکرار شود. خیانت باید روشن و بیپرده ثبت شود؛ نه از سر کینه، بلکه برای روشنگری، برای عبرت تاریخ. باید گفت در روزهای بحران، چه کسانی ایستادند و چه کسانی فروختند.
امروز هم اگر کسی امنیت کشور را بفروشد، پشت دشمن بایستد، یا در خدمت پروژههای ضدایرانی قرار گیرد، باید بداند که نظام، جامعه و تاریخ با او بیتعارف برخورد خواهند کرد. و این بار، ما اجازه نخواهیم داد سکوت و غفلت، حقیقت را قربانی تحریف رسانهها کند. روایت را خودمان خواهیم نوشت با صداقت، با شجاعت، و با تکیه بر حقیقتی که خون آن را مهر کرده است.
سجادی پناه