جناب آقای رئیسی دو مقول “حیف” و “میل” مردم عزیز کشورمان را در عرض ۴۱ سال گذشته به شدت آزار داده است. هم و غم دستگاه های نظارتی که متاسفانه تعدادشان هم در کشور کم نیستند عمدتا” بر “میل ها” متمرکز شده و از حیف ها به میزان زیادی غفلت نموده اند. درحالیکه خسارت “حیف ها” به مراتب بیشتر از “میل ها” بوده است . یعنی همان ترک فعلی های که در سخنرانی های اخیرتان، بخوبی نمایان شده است. در این راستا سه نکته قابل توجه در بازار سرمایه وجود دارد که عنایت دستگاه قضا به آنها خالی از لطف نیست:
نکته اول : در عرض ۷۱ روز کاری گذشته، یعنی از پنجم فروردین تا ۱۸ تیرماه سال جاری، سهامداران بورسی رقمی نزدیک به ۳۲ میلیارد دلار سرمایه را در سازمان بورس به گردش درآورند . برای درک بزرگی این رقم همان قدر کافی است که بدانیم، فروش روزانه نفت ما در دوره پسا برجام !!! دومیلیون هفتصد هزار بشکه بوده است که اگر آن را در قیمت امروز نفت یعنی ۴۳ دلار ضرب کنیم برای همین مدت ۷۱ روزه ، تنها ۸ میلیارد دلار می توانسته است برای کشور درآمد ایجاد نماید. به عبارت دیگر در بازار بورس ایران ۴ برابر درآمد نفتی کشور، سرمایه در حال گردش است. که شایسته است سیاستگذاران اقتصادی در برنامه ریزی های خود، به این ظرفیت مهم و بزرگ توجه نمایند. بنابراین اهمیت این رقم به اندازه ای قابل توجه هست که شما شخصا” یک متخصص حوزه بورس را بعنوان مشاور خود در قوه قضائیه منصوب نمایید و همچنین یک گروهی را در سازمان بازرسی کل کشور سازماندهی فرمایید تا روزانه فعالیت این بازار بزرگ را هم از نظر “حیف” و هم از نظر “میل” به دقت مورد بررسی قرار داده و نتایج را هر هفته به شما گزارش دهند.تردیدی نداشته باشید که هر گونه اتفاقی برای این نقدینگی که فعلا در بورس محبوس شده است بیافتد، اقتصاد کشور و حتی کلیت نظام را با تکانهای عجیبی روبرو خواهد ساخت که خسارت های ان اگر از ورشکستگی موسسات اعتباری سال های گذشته بیشتر نباشد، کمتر نیست.
اما نکته دوم : چگونگی مصرف میزان کارمزدی است که در سه ماهه گذشته از این نوع معاملات اخذ گردیده است. برای بازیگران اصلی این بازار از محل کارمزدها رقمی نزدیک به نیم میلیارد دلار درآمد ایجاد شده است. باز برای درک بزرگی چنین رقمی کافی است که بدانیم “تونل مانش” که یکی از عجائب هفتگانه جهان مدرن است و دو کشور انکلیس و فرانسه را از زیر آب بهم وصل میکند فقط با ۸ میلیارد دلار ساخته شده است. بنابراین جای این سوال اساسی وجود دارد و باید از دستگاه های اجرایی مربوطه به دقت پرسیده شود؛شما که هر ترک فعلی را به کسر بودجه نسبت می دهید چرا با وجود این منابع عظیم مالی قدم از قدم برنمی دارید و با این پول بزرگ، زیرساخت های بازار سرمایه را اصلاح نمی کنید؟! تا امروز سهامداران این بازار بدلیل قطعی های مکرر هسته ، و یا خرابی یا کندی سیستم های برخی از کارگزاری ها ضرر های هنگفتی را متحمل نشوند. در حالی که با کمال تاسف مسولین مربوطه به هیچ وجه پاسخگوی مشکلات این خیل عظیم یک و نیم میلیون نفری نیستند. وای بحال روزی که ۱۱ میلیون نفری که کد بورسی دریافت کرده اند اراده کنند که به صورت فعالانه وارد این بازار شوند.
ونکته پایانی طرح این سوال عجیب است که آیا این میزان درآمد (نیم میلیارد دلار) که بستگی تام و تمام به انجام معامله در بورس دارد به اندازه کافی وسوسه کننده نیست که هر دو ماه یکبار به اسم “اصلاح شاخص” و یا “ریزش بازار” فعالان بازار را وادار به معامله های کاذب نمایند؟؟؟!!!! . زیرا سهامداران بورسی که بخش بزرگی از آنها را مردم عادی تشکیل می دهند وقتی از بلندگوهای انها می شنوند که بازار دچار ریزش یا اصلاح شده است وحشت زده و با هیجان تمام سهام خود را می فروشند در حالیکه عده ای دیگر در کمین نشسته بودند که سهام آنها را مفت از چنگ آنها دربیاورند و از رهاورد این نوع معاملات کارمزدهای بزرگ به جیب برخی از …. واریز می شود.
بنابراین تلگرافی عرض می کنم، بررسی نقش بازیگرانی اصلی در التهاب بازار سرمایه از جمله موارد پنهانی است که نیازمند بازرسی های هوشمندانه است.