تغییر پارادایم جنگ
ماهیت جنگها در قرن بیستویکم دچار دگرگونی بنیادین شده است. دیگر سنگرهای دشمن فقط پادگانها و مرزها نیستند؛ اکنون در بازارهای مالی، رسانههای جهانی، شبکههای اجتماعی و پایگاههای داده لانه کرده است. همان دشمنی که در جنگ ۱۲ روزه با همه توان نظامی نتوانست به اهداف کامل خود برسد، امروز با تغییر تاکتیک به سراغ سفره و آشپزخانه مردم ایران آمده است. عبور دلار از مرز نمادین ۱۰۰ هزار تومان، یک شاخص اقتصادی ساده نیست؛ این یک «انفجار هستهای کنترلشده» در جبهه اقتصاد است که با مکانیسم ماشه تحریمها کلید خورده و کانونهای جدید آسیبپذیری ملی را فعال کرده است. این، جنگی تمامعیار و نرم برای براندازی است.
۱. ابعاد تهدید
دشمن با تلفیق ابزارهای مختلف، در پی بیشترین آسیب با کمترین هزینه است:
• *جبهه اقتصادی:* تحریم به مثابه «مکانیزم ماشه» برای فلجکردن مالیه کشور، کشاندن تورم به مرز جنون، فروکاست ارزش پول ملی و تحمیل رکود به تولید. هدف نهایی: خالیکردن صبر مردم و شعلهور کردن نارضایتی اجتماعی.
• *جبهه روانی–رسانهای:* بزرگنمایی مشکلات معیشتی، تزریق یأس، دامنزدن به شکافهای قومی و نسلی، و تحریف روایتها.
• *جبهه سایبری–امنیتی:* یورش به زیرساختهای حیاتی چون نیروگاهها، بانکها و حملونقل، و نفوذ به مراکز تصمیمگیری برای ایجاد هرجومرج.
• *جبهه دیپلماسی:* منزویسازی ایران در نظام بینالملل، تحت فشار گذاشتن شرکای تجاری، و مسدود کردن مسیرهای تعامل اقتصادی.
۲. نمونههای تاریخی هشداردهنده: عبرتها و درسها
*الف) روسیه (۲۰۱۴ تا امروز): آزمایشگاه زنده جنگ ترکیبی*
غرب پس از الحاق کریمه، تحریمهای فلجکننده را بر روسیه آوار کرد. اما واکنش مسکو یک کلاس درس بود:
• تابآوری از مسیر خودکفایی:* سرمایهگذاری عظیم در کشاورزی و تبدیل شدن از واردکننده غلات به بزرگترین صادرکننده گندم جهان؛ تضمین امنیت غذایی در میانه تحریم.
• خروج از دام دلار: * کاهش سریع وابستگی به دلار، افزایش ذخایر طلا، ایجاد سامانه جایگزین سوئیفت (SPFS)، و معاملات انرژی با یورو، یوان و روبل.
• *چرخش به شرق:* رها کردن انحصار اروپا و فتح بازارهای چین، هند و خاورمیانه.
*ب) ویتنام: پیروزی در میدان، شکست در خانه*
ویتنام با وجود ایستادگی قهرمانانه، پس از جنگ با آمریکا وارد محاصره اقتصادی تمامعیار شد. حتی دارو و غذا به سلاحی برای خفهکردن این ملت تبدیل شد. هدف روشن بود: تنبیه ویتنام و جلوگیری از الهامبخشی مقاومتش به دیگر ملتها.
پیام این تجربه تکاندهنده است: دشمن اگر در میدان جنگ نتواند تو را از پا درآورد، در میدان اقتصاد به سراغت میآید؛ با تحریم، نه با گلوله. با خالیکردن تدریجی سفرهها، نه با بمباران.
۳. هشدار راهبردی به تیم اقتصادی دولت: تعلل یعنی شکست
شرایط امروز «عادی» نیست؛ ما در میانه یک جنگ اقتصادی–اجتماعی هستیم. هر رویکرد جزیرهای و کوتاهمدت فقط عمق فاجعه را بیشتر میکند.
• *تصمیمات سخت و قاطع:* قطع وابستگی بودجه به نفت، حذف ارز ترجیحی، و هدفمندسازی واقعی یارانهها.
• ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی:* تشکیل یک قرارگاه متمرکز و فرادستی با اختیارات کامل برای هماهنگی همه قوا.
• *تهاجم دیپلماتیک–تجاری:* فعالسازی محور شرق، ایجاد کریدورهای امن، و تسویه با ارزهای ملی.
• *تقویت تولید داخلی:* رفع فوری موانع، اصلاح نظام بانکی و اداری، و حمایت واقعی از صنایع کوچک و کشاورزی.
• *اقناع و همراهسازی مردم:* شفافیت بیپرده با ملت و مقابله فعال با جنگ روانی دشمن.
مدیران ارشد اقتصادی کشور!
دشمن تمام حساب خود را بر فروپاشی داخلی و استیصال شما گذاشته است. «مکانیزم ماشه» تحریم، تنها مقدمهای است برای فعالسازی «مکانیزم فروپاشی» درونی. تاریخ قضاوت خواهد کرد: آیا مانند روسیه با استراتژی منسجم تابآوری آفریدید؟ یا همچون ویتنام، پس از پیروزی در میدان، در محاصره اقتصادی خفه شدید؟
یا فراتر از آن، با عزم راسختر، الگویی نوین از *عبور پیروزمندانه ایران از جنگ ترکیبی* را رقم زدید؟
زمان عمل فرارسیده است. تعلل و ناهماهنگی، خیانتی نابخشودنی در حق خون شهدا و آینده این ملت خواهد بود. همانگونه که دیروز رزمندگان با سلاح از مرزهای خاکی پاسداری کردند، امروز شما اقتصادیون باید در میدان شاخصها، نمودارها، ارزش پول ملی و معیشت مردم، با سلاح تدبیر، ایثار و قاطعیت از مرزهای اقتصادی ایران دفاع کنید؛ و مطمئن باشید ملت ایران پشتسر شماست.