حضور و نقشآفرینی قدرتهای غربی در دو صحنه ژئوپلیتیکی اوکراین و قفقاز جنوبی، بهویژه در موضوع دالان زنگزور، هرچند در ظاهر متفاوت به نظر میرسند، اما در واقع بخشی از یک رقابت بزرگتر برای تغییر موازنه قوا و گسترش نفوذ منطقهای هستند. این تحلیل به بررسی ابعاد این دو بحران میپردازد و واکنش قدرتهای منطقهای مانند ایران و روسیه را در این زمینه مورد بررسی قرار میدهد.
**اوکراین: حمایت نظامی در برابر تجاوز مستقیم**
در اوکراین، ماهیت حضور غرب عمدتاً در قالب حمایت نظامی مستقیم و غیرمستقیم از کییف در برابر تهاجم روسیه تعریف میشود. این حمایت شامل ارسال تسلیحات پیشرفته، کمکهای اطلاعاتی، آموزش نیروهای اوکراینی و حمایتهای مالی و اقتصادی قابل توجه است. با اعمال تحریمهای شدید علیه مسکو، غرب بهدنبال تضعیف تواناییهای نظامی و اقتصادی روسیه است. هدف استراتژیک در این جبهه، تضعیف روسیه و جلوگیری از گسترش نفوذ آن در اروپا و حفظ نظم بینالمللی مبتنی بر قوانین است. این حضور، پاسخی به یک تجاوز نظامی آشکار بوده و بهعنوان یک اقدام دفاعی از سوی اوکراین و غرب تلقی میشود.
**دالان زنگزور: تغییر ژئوپلیتیک با ابعاد امنیتی پنهان**
در مقابل، مسئله دالان زنگزور در قفقاز جنوبی رویکردی متفاوت و پیچیدهتر را از سوی غرب نشان میدهد. این دالان، یک مسیر ارتباطی پیشنهادی است که آذربایجان را از طریق استان سیونیک ارمنستان به منطقه نخجوان و سپس ترکیه متصل میکند. در حالی که این پروژه بهنظر یک طرح اقتصادی و ترانزیتی میآید، ابعاد ژئوپلیتیکی و امنیتی عمیقی دارد. علاقه غرب به این دالان ناشی از منافع متعدد است: ایجاد مسیرهای تجاری جدید که روسیه و ایران را دور میزند و افزایش نفوذ در قفقاز جنوبی. تلاشهای غرب برای ایفای نقش مستقیم در مدیریت یا نظارت بر این دالان، بهویژه پیشنهاد اجاره ۱۰۰ ساله آن به یک شرکت نظامی خصوصی آمریکایی، ابعاد امنیتی و ژئوپلیتیکی قویای به این موضوع میدهد.
**خطوط قرمز و مانور مشترک ایران و روسیه**
تفاوت اصلی ماهیت حضور غرب در اوکراین و دالان زنگزور در نوع “حمله” و پاسخ احتمالی است. در اوکراین، حمله نظامی مستقیم بوده و پاسخ نیز عمدتاً نظامی است. اما در زنگزور، “حمله” به تغییرات ژئوپلیتیکی و نفوذ امنیتی غیرمستقیم مربوط میشود. واکنش ایران و روسیه به این مسئله، بهدلیل پیامدهای امنیتی و ژئوپلیتیکی گسترده آن، بسیار قاطعانه بوده و باید باشد.
ایران بهصراحت اعلام کرده است که تغییر مرزهای بینالمللی و قطع ارتباط زمینی با ارمنستان، “خط قرمز” آن است. مقامات ایرانی بارها تاکید کردهاند که هرگونه اقدام در این راستا میتواند با واکنش قاطع و فعال جمهوری اسلامی مواجه شود. مانورهای نظامی در مرزهای شمالی و افتتاح سرکنسولگری در کاپان ارمنستان، پیامهای روشنی برای طرفهای ذینفع بوده است. ایران این دالان را نه تنها یک تهدید اقتصادی بلکه یک تهدید امنیتی میداند که میتواند به محاصره و تضعیف موقعیت ژئوپلیتیکی آن منجر شود.
روسیه نیز که در ابتدا ممکن بود دیدگاهی متفاوت نسبت به دالان زنگزور داشته باشد، با روشن شدن ابعاد غربی و تلاش برای حذف مسکو از معادلات منطقهای، موضع خود را تغییر داده و به مخالفت با حضور نیروهای بیگانه پرداخته است. کرملین قفقاز جنوبی را “حیاط خلوت” خود میداند و با نفوذ ناتو و آمریکا در این منطقه به شدت مخالف است.
**همکاری و هماهنگی ایران و روسیه**
همکاری و هماهنگی میان ایران و روسیه در این زمینه بسیار چشمگیر است. هر دو کشور منافع مشترکی در جلوگیری از نفوذ غرب در قفقاز و حفظ ثبات منطقه بر اساس وضعیت موجود مرزها دارند. این اتحاد منافع میتواند به همکاریهای نظامی و امنیتی بیشتر منجر شود. گزارشها حاکی از آن است که ایران و روسیه در صورت عملی شدن طرحهای غربی برای دالان زنگزور، برای اقدام نظامی مشترک نیز آمادهاند. این نشان میدهد که درک این دو قدرت از ماهیت “حمله” در این پرونده، فراتر از یک طرح صرفاً اقتصادی است و ابعاد حیاتی امنیت ملی آنها را در بر میگیرد.
در نهایت، پرونده دالان زنگزور نمونهای بارز از “جنگ ژئوپلیتیکی خاموش” است که در آن، طرحهای اقتصادی و زیرساختی به ابزاری برای تغییر موازنه قوا و ایجاد خطوط جدید نفوذ تبدیل میشوند. واکنش قاطع و مشترک ایران و روسیه به این طرح، نشان میدهد که آنها آمادگی دارند تا در صورت لزوم، حتی با توسل به گزینههای نظامی، از خطوط قرمز ژئوپلیتیکی و منافع امنیت ملی خود دفاع کنند. این تقابل ممکن است به یک درگیری آشکار منجر شود یا اینکه قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای راهی برای مصالحه بیابند.
سجادی پناه