کارشناسان امنیتی معتقدند که در سال جاری دو بحران مشارکت و مشروعیت کشور را تهدید می کند . بحران دومی در پی بحران اولی پدیدار خواهد شد. ولی به نظر می رسد مشکل امروز کشور ما، "میزان مشارکت مردم" در انتخابات نیست، بلکه مشکل اصلی "نحوه اداره دولت" بعد از انتخابات است.
گروه سیاسی: دکتر مجید سجادی پناه عضو شورای مرکزی جمعیت وفاداران انقلاب اسلامی و استاد دانشگاه در یادداشتی نوشت: کارشناسان امنیتی معتقدند که در سال جاری دو بحران مشارکت و مشروعیت کشور را تهدید می کند . بحران دومی در پی بحران اولی پدیدار خواهد شد. ولی به نظر می رسد مشکل امروز کشور ما، “میزان مشارکت مردم” در انتخابات نیست، بلکه مشکل اصلی “نحوه اداره دولت” بعد از انتخابات است.
به گزارش بولتن نیوز، مردم شریف ایران نشان داده اند که همواره در مواقع حساس و پیچ های تاریخی به شرط تزریق آگاهی نقش آفرینی خواهند کرد. اما وجود سیکل های معیوب مدیریتی و تکرار دوره های زمانی آن دردولت آقای روحانی که همگی محصول و خروجی بکارگیری مدیران پیر و ناتوان در حوزه اجرا بوده است، کمی این مردم صبور را دلسرد کرده و باعث شده است، کشور، دچار مشکلات بسیار پیچیده و تو در تو شود. مسائل حل نشده قوه مجریه به مثابه کوه یخی عظیمی می ماند که در آب افتاده و تنها قسمتی کوچکی از آن – نوک قله – بیرون زده است و قسمت بزرگ آن همچنان در زیر آب و از چشم ها پنهان مانده است.
بخصوص از چشمان نامزدهای عزیزی که برای پست ریاست جمهوری کاندیدا شده اند. زیرا مرور بیانات آنها در روزهای اخیر به خوبی موید این واقعیت تلخ است که برخی از این نامزدهای انتخاباتی، بدون شناخت ابعاد و اندازه این کوه یخ و صرفا با دیدن “نوک قله” شعارهای خود را تنظیم نموده اند و تصور می کنند که حل این مشکلات کوچک در حد توان و ظرفیت آنهاست .بنابراین تلکیف شرعی را در خود متورم دیده اند(اصول گرا) و یا امر بر آنها مشتبه شده است(اصلاح طلب) که بصورت تمام قد باید برای نجات کشور به پا خیزند و در انتخابات ثبت نام نمایند.
حتی برخی از آنها مدعی شده اند که بهترین کسی هستند که قادرند دولت را با مهارت منحصر به فرد خود، از این گردنه های وحشتناک موجود عبور دهند به گونه ای که آب دردل مردم ایران تکان نخورد!!! و در یک ژست تمام عیار روشنفکری ادعا می کنند که من تنها رئیس جمهور ایران هستیم که با سند حکمرانی پا به میدان گذاشته و برای تمام حوزه های اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی …. برنامه عملیاتی دارم.
ولی برای شخص اینجانب تا کنون روشن نشده است که وقتی کشوری برنامه های بلندمدت یعنی چشم انداز دارد، و از سیاست های کلی مدون و ابلاغ شده ای هم برخوردار است که در برنامه های پنج ساله توسعهاش ریزش داشته و بر اساس آنها برنامه های کوتاه مدت سالانه (بودجه) تنطیم می کند و مهمتر از همه اینها، مجلس شورای اسلامی نیز بر تن تمامی این برنامه ها و راهبردها دولت لباس قانون می پوشاند، آنوقت این ” برنامه” نامزدهای محترم ریاست جمهوری، دیگر به چه کاری می آید؟؟!!! که اینقدر بر طبل داشتناش می کوبند؟! و به تدوین آن افتخار می کنند؟! مگر می توان همه این برنامه های گذشته که تبدیل به قانون شده است را از قوه مجریه کنار گذاشت و برنامه آن کاندیدای محترم را پس از پیروزی و بدون تصویب مجلس به مرحله اجرا درآورد ؟!!! مگر می شود اساسا در قوه مجریه کاری خلاف قوانین و مقررات انجام داد؟! تازه آنهم برنامه ای که نامزد محترم در عرض چند ماه و با چند کارشناس در گوشه خلوت ستاد خود نوشته است! امروز سازمان مدیریت و برنامه ریزی با آن همه متخصص و سابقه 73 ساله، برنامه های توسعه ای را می نویسد که فقط 30 تا 40 درصد اهداف آنها محقق می شود. پس چگونه این کاندیدهای محترم توقع دارند مردم بر مرکب برنامه های نصف و نیمه آنها سوار شده و در انتخابات1400 شرکت و به آنها رای بدهند؟!!!
این 53 بزرگواری که برای تصدی پست ریاست جمهوری نامزد شده اند باید بدانند که توسعه ، محصول ذهن مدیر توسعه یافته است. ماهتیر محمد بعد از نوشتن برنامه های توسعه کشور مالزی، برای استقرار و تحقق این برنامه ها شروع به جستجوی و انتخاب 5000 نفر مدیر مجرب کرد و سپس آنها را به آموزش های سنگین سپرد تا قادر باشند برنامه ها توسعه را در سراسر کشور پیاده سازی و محقق نمایند. با تاسی از ایشان باید به برخی از این نامزدهای فعلی یادآور کرد که امروز “بحران مدیریت” مهمترین مسئله اساسی کشور ماست که پیامد های سنگین محرومیت از آن ، توزیع فقر بین 60 میلیون نفر یارانه بگیر از 83 میلیون نفر جمعیت ایران است. همان طوری که در یاداشت قبلی اینجانب که در این روزنامه منتشر گردید اشاره شد، مشکل اصلی کشور مان سخت افزاری نبوده، بلکه کاملا مغز افزاری است. یعنی ما دارنده بزرگترین ذخائر نفتی ، گازی ، معدنی و …. در دنیا هستیم و از این حیث درسال های اخیر در بین ردیف 18 تا 22 کشور ثروتمند دنیا جابجا شده ایم ولی با کمال تاسف و ناباوری این مدیران کشور بودند که در تبدیل این منابع عظیم به ثروت قابل دسترس برای مردم ، عاجز و ناتوان عمل کردند. بنابراین آنچه که باید از نامزدهای محترم ریاست جمهوری مطالبه شود “برنامه” نیست بلکه “معرفی مدیران” همراه این برنامه هاست. یعنی برای هر برنامه که در کشور مصوب گردیده است باید از کاندیدای محترم، مدیر متخصص و مرتبط با آن را مطالبه نمود. فراموش نکنیم که سهل الوصول ترین نوع مطالبه از کاندیدای ریاست جمهوری مطالبه برنامه آنهاست، زیرا این عزیران براحتی می توانند این خواسته شما را با کپی برداری از برنامه های توسعه کشور تامین نمایند .با ضریب اطمینان بالا می توان ادعا کرد که 80 درصد برنامه این نامزدها، مشابه هم نوشته شده است. بنابراین می بایست از این کاندیدا، مغز افزار سیستمشان، یعنی تیم مدیریتی آنها را مطالبه نمود هر چند که ما از این بزرگوراران توقع نداریم که برای 220 هزار پست مدیریتی در سه سطح عالی، میانی و عملیاتی کشور مدیر معرفی نمایند ولی حداقل انتظار داریم که برای 800 نفر مدیر سیاسی “موضوع ماده 71 قانون مدیریت خدمات کشوری” یعنی”مقامات موثر در حاکمیت” افراد متخصص و کاردان معرفی نمایند.
بنابراین مردم عزیز ایران؛ اگر مشاهده کردیدکه بین نامزد های ریاست جمهوری کسی توانست دو برابر ظرفیت این مدیران سیاسی به شما مدیر متخصص معرفی کند بدانید وآگاه باشید که او بهترین کسی است که قادر است سکان قوه مجریه را بدست بگیرد و کشور را از میان اقیانوس پرتلاطم و امواج سهمگین مشکلات عبور دهد. در غیر اینصورت دولت او شرکت سهامی خواهد بود که مراکز قدرت، احزاب، شخصیت ها و …. با فشار آوردن به ایشان سهم خواهی نموده و نهایتا مدیرانی را به او تحمیل می کنند که مدل های ذهنی آنها با مدل های ذهنی آن رئیس جمهور بخت برگشت، منطبق نبوده و باز دوباره همان آش و همان کاسه خواهد شد. یعنی تکرار سه دوره ای از عملکرد مدیران این قوه که در یادداشت مورخ 1400/02/17 بولتن نیوز مفصلاً به نتایج آنها اشاره گردید.