گروه اجتماعی : دکتر مجید سجادی پناه – عضو شورای مرکزی جمعیت وفاداران انقلاب اسلامی – در یاداشتی آورده است که :
سقوط ناگهانی ارزش پول ملی، ظاهراً به کام سارقین هم خوش نیامده است و برخی از آنها مدعی شده اند که “دزدی هم دیگر صرفه اقتصادی ندارد!!!” به نظر شما مخاطب این پیام سارقین چه کسانی هستند؟ و چه اتفاقی در حال رقم خوردن است که صدای نارضایتی این صنف هم به گوش می رسد؟
به آمار پلیس که امروز منتشر شد توجه کنیم “طی سه ماهه اول امسال نسبت به مدت مشابه سال قبل در بین سرقت‌های مهم، کشفیات سرقت محموله ۳۸ درصد، سرقت اماکن ۲۹ درصد، سرقت مغازه ۲۵ درصد، سرقت موتورسیکلت ۱۶ درصد و کیف قاپی ۷ درصد افزایش داشته است”وقتی با این میزان رشد سرقت، باز هم ادعا می گردد که”دزدی دیگر صرفه اقتصادی ندارد” تصور اقدامات بعدی این گروه، باید بدن هر سیاستگذاری را در حوزه اقتصاد بلرزاند؟ا
فزایش نرخ دلار و کاهش ارزش پولی ملی که قطعا افزایش سطح عمومی قیمت ها را نیز به دنبال خواهد داشت به تنهایی قادر است یکی از سه گسل اصلی تهدیدات کشور یعنی “حاشیه نشینی” را فعال و نظام را با یک زلزله ۷ ریشتری روبرو نماید.
شهر لندن در گذشته ای نه چندان دور توسط یک میلیون نفر در عرض سه شب تسخیر گردید. شب اول معترضین شیشه های فروشگاه غذایی را شکستند و مواد غذایی را به سرقت بردند و شب دوم مغازه های پوشاک را مورد حمله قرار گرفت و در شب سوم شیشه بانک ها را به عنوان نماد سرمایه داری – که معترضین موسسات پولی را مسبب اصلی وضعیت فعلی خود می دانستند- شکسته اند. این شهر بوسیله ۳۰۰۰ دوربین مدار بسته کنترل می شود. پس از بررسی های فراوان توسط کارشناسان به این نتیجه رسیدند که اکثر قریب به اتفاق این معترضین را حاشیه نشین های شهر لندن تشکیل داده بودند که در سیاست های اخیر اقتصادی دولت، به وضعیت معیشت آنها توجه کافی نشده بود.
بنابراین برای جلوگیری از تکرار این قبیل حوادث تصمیم گرفتند که میلیارد ها پوند هزینه کنند تا اختلاف سطح زندگی حاشیه نشین ها و مرکزنشینان شهر لندن را به حداقل برسانند. راجع به میزان توفیق این سیاست، همان قدر باید بدانیم که نظیر این حوادث در آن شهر تا کنون تکرار نشده است.
ما در کشورمان ۱۲.۵ میلیون نفر حاشیه نشین داریم که غفلت از آنها می تواند تهدیدات بسیار بالقوه ای را برای نظام رقم بزند و آقایانی که بی مهابا فیتیله نرخ ارز را بالا می کشند باید بدانند که اقدامات آنها در کوتاه مدت (سه تا ششماهه ) باعث فعال شدن این گسل و بوجود آورنده آن زلزله بزرگ خواهد شد.
به نظر نویسنده ، عرضه کننده ارز یعنی بانک مرکزی و متقاضیان آن یعنی قاچاقچیان دو سر کمانی هستند که تیر دلار را درچله گذاشته و متاسفانه آگاهانه یا نااگاهانه، توسط دولت نیز زه آن با قدرت کشیده می شود تا آن تیر مستقیما بر قلب قدرت خرید مردم بنشیند. ولی به خاطر داشته باشیم در صورت فعال شدن این گسل بزرگ و پیش آمدن آن زلزله وحشتناک ، دیگر نه منزلی برای آقای همتی و نه منزلی برای وزیر اقتصاد و نه هیج خانه ای در ولنجک و شمال کلان شهرها امنیت نخواهد داشت.
پس تا دیر نشده، دست از این سیاست های مخرب برداشته و تدبیر دیگری برای تامین کسر بودجه دولت بیاندیشید.
