جناب آقای روحانی من در زمره منتقدین شما محسوب می شوم. البته منتقدی با پرداخت هزینه های بسیار. ولی حالا که منصفانه به رفتار شخص شما...
گروه سیاسی – دکتر مجید سجادی پناه – استاد دانشگاه در یادداشتی نوشت:جناب آقای روحانی من در زمره منتقدین شما محسوب می شوم. البته منتقدی با پرداخت هزینه های بسیار. ولی حالا که منصفانه به رفتار شخص شما نه عملکرد دو دولتتان نگاه می کنم در کنار همه آن نقدهای که به دولت شما وارد بوده و هست، یک ستاره ای در سپهر مدیریت شما همچنان می درخشد که به دلیل وجود همان تک ستاره، شما را می تواند شایسته احترام دانست و آنرا به عنوان ستاره قطبی برای راهنمایی مدیرانی که قصد قدم گذاشتن در مسیر ناهموار مدیریت کلان کشور را دارند، معرفی نمود و آن چیزی نیست جز “صبر استراتژیک”. یعنی صبوری در مقابل تمام ناملایمات سیاسی وآوردن آبروی چندین ساله خود به عنوان سرمایه و فدا کردن همه آن به صورت یکجا در پای انقلاب.
به گزارش بولتن نیوز،اگر محبوبیت سیاسی را به همان آبرو سیاسی تعبیر کنیم آنگاه می توانیم میزان فدا شدن آن را هم در قالب اعداد اندازه گیری نماییم. یعنی تفاوت محبوبیت حاصله از نظرسنجی سال پایه و سال مورد نظر بیانگر میزان آبروی از دست رفته شما در جمهوری اسلامی است. عدد بدست آمده از این فرمول یعنی 55 درصد، عدد بسیار بزرگی است که شاید کسی حاضر نباشد با ازدست دادن تنها یک چهارم از آن، باز هم تمایل داشته باشد همچنان در مسند قدرت بماند و خود، و خاندان “ماقبل و بعد خود” را آماج فحش ها و ناسزاهای پیر و جوان ، زن و مرد، کوچک و بزرگ، بی سواد و با سواد ، مداح و روحانی ، داخلی و خارجی و … قرار دهد. در این سال های اخیر، فقط نام شماست که در جامعه بعنوان علت العلل تمام مشکلات کشور بر سر زبان ها می چرخد.
شما تمام مسئولیت های ناشی از ناکارآمدی وزرای کابینه را یک تنه بردوش کشیدید. در دولت اول چون هنوز آثار مثبت دلارهای عظیم نفتی دولت پیشین( 618 میلیارد دلار) در همه جای اقتصاد پدیدار بود، وزرای شما هرروز به دنبال تریبونی برای سخنرانی و بیان عملکرد نداشته خود بودند. ولی هنگامی که دولت در سال های آتی وارد فصل زمستان خود شد و دیگر از آن منابع مالی خبری نبود و وزرای شما هم بجای وزرای درآمدی (دولت کارآفرین) عموماً وزرای هزینه ای بودند، بنابراین ناکارآمدی ها یکی پس از دیگری در کشور آشکار و برروی هم انباشته گردید و با شروع سیل انتقادات مردمی، تمامی این وزرا زیر عبای شما پنهان شدند تا با سپر قرار دادن جنابتان از گلوله های سیاسی در امان باشند و شما نیز برخلاف آن چهره مغرور، مهربانانه همه آنها را پذیرفتید.
در دولت دوازدهم دیگر هر مشکلی که در کشور ایجاد می شد و اساسا ممکن بود به دولت شما هم ربطی نداشته باشد انگشت اشاره همه اقشار مردم به سمت شما بلند می شد. خود من در سال 98 کاندیدا مجلس شدم و در صورتی که از وزرا انتقاد می کردم کسی به سخنرانی هایم در مساجد توجه نمی کرد ولی هنگامی که در انتقاد از شما سخن می گفتم همه سراپا گوش می شدند تا کاستی ها و نارسائی ها را از دریچه مدیریت نابسمان شما برای آنها تشریح نمایم. آنوقت بود که ریشه بداخلاقی های برخی از نمایندگان جوان مجلس یازدهم را با شما دانستم. کسانی که سابقه قابل قبولی در کارنامه اجرایی خود نداشتند ولی سعی می کردند با فحش و ناسزا گفتن به شما برای خود لباس قدرت بدوزند و چقدر هم احساس بزرگی می کردند، در زمان های که پشت تربیون رسمی این کشور به رئیس جمهورشان حرف های درشتی نسبت می دادند. ولی باز هم جواب شما به آنها، صبوری بود.
بعد از این همه حملات ریز و درشت دو بار طاقت شما در این هشت ساله طاق شد و درخواست استعفا کردید و هر دوبار با مخالفت شدید مقام معظم رهبری روبرو شد و ایشان فرمودند که:«حتی اجازه نمیدهم یک ساعت زودتر مسئولیت را تحویل دهید و در جای دیگر نیز بیان کردند”….اینهایی که خطاب می کنند به دولت، که بایستی دولت برکنار بشود و از این قبیل حرف ها، اینها دارند در نقشه دشمن کار می کنند. نخیر، دولت باید با قوّت سرِ کار بماند، کارها را باید همین دولت انجام بدهد” و باز شما ولایت مدارانه پذیرفتید و بدون این که لجبازی کنید و 11 روز خانه نشین شوید وکشور را وارد یک بحران سیاسی نمایید، همچنان خود را سپر بلای تمام ناکارامدی های کابینه قرار دادید.
مشکلات خارجی و داخلی در دو دولت شما به حدی رسیدکه اگر شما خودتان را سپر این انتقادات قرار نمی دادید حتما کارآمدی نظام سیاسی مورد حمله قرار می گرفت. ولی شما همچنان بدون اینکه مانند نمکی یا ظریف مدام بر طبل مظلوم نمایی بکوبید تا همگان ببینندکه چگونه و چقدر زیر فشار قرار دارید شجاعانه ایستادید و آبروی خود را اینگونه هزینه انقلاب کردید. و خریدار این آبروی شما در کشور نیز تنها مقام معظم رهبری بود که در بزنگاه های خاص با حمایت های بی دریغ خود با بالاترین قیمت این آبروی شما را خریداری می کرد.
ایکاش آن تیمی که از طرف شما مامور به چیدمان کابینه شد را همراه با “شاخص های انتخابشان” به مردم معرفی میکردید تا برای دولت سیزدهم نیز تجربه می شد. آنانی که سقفشان کوتاه بود و کسانی را برای کابینه انتخاب کردند که در زیر این سقف جا شوند و حتی آن چند نفری هم که در دولت اول شما، قدشان بلندتر از بقیه بود و قادر بودند برای کابینه آبروداری کنند از دولت دوازدهم به بهانه های مختلف حذف نمودند تا ترکیب “بیمعرفت های سیاسی” کامل و کلکسیونی از ناکارآمدی ها به نمایش گذاشته شود. شعارشان اعتدال شد و مدعی شدند که فصل مشترک اصلاحطلبان و اصولگرایان میانه رو هستند و بازیگران اصلی این کابینه را تکنوکراتهای دوران سازندگی، اصولگرایان معتدل/مستقل، اصلاحطلبان معتدل/مستقل و امنیتیها سیاستمدار تشکیل دادند.
در هشت سال گذشته، علاوه بر برخی تصمیمات اشتباه این عزیزان ، دعواهای سیاسی و جناحی، فساد برخی از مدیران و بسیاری از عوامل دیگر باعث گردید که دولت شما نتواند رضایت حداکثری مردم را جلب نماید، البته حوادث متنوعی در کشور رخ داد که بروز برخی از آنها به تنهایی می توانست در برخی از کشورها منجر به سقوط دولت و یا به ایجاد بحرانی بزرگ برای آنها تبدل گردد که گوشه ای از آنها را با هم مرورمی کنیم تا به این باور برسیم که در یک کشور “بحران خیز” چقدر می بایست در انتخاب کابینه آشنا به “مدیریت بحران” دقت نمود.
حوادث طبیعی :
بارش برف بسیار سنگین در استانهای شمالی و غربی کشور در سال 92 که باعث ایجاد مشکلات فراوان از جمله قطع آب و برق در این مناطق شد. طوفان شدید تهران در سال 93 که باعث کشته ومجروح شدن 50 نفر گردید. بحران کمآبی سال 93 که ناشی از کمبود بارش ها و حفر چاهای غیر مجاز بود که مشکلات بسیاری را دربخش کشاورزی و آب شرب مردم بوجود آورد. طغیان رودخانه کارون در سال 95 و ایجاد سیل در جنوب کشور بهخصوص اهواز، جهرم و سیستان و بلوچستان خسارت های زیادی را وارد کرد . سیل وحشتناک سال 96 که پنج استان آذربایجان شرقی و غربی، اردبیل، کردستان، زنجان و مازندران را در نوردید و باعث درگذشت ۴۸ نفر از هموطنانمان شد. سیل بیسابقه و مرگبار روزهای نخستین سال 98 در استانهای شمالی کشور که ضمن تلفات جانی و مالی فراوان به یکی از بیسابقهترین سیلهای در 100 سال اخیر شهرت پیدا کرد.
زلزله سال 96 نیز که به بزرگی 7،3ریشتر در نزدیکی ازگله استان کرمانشاه به وقوع پیوست که در پی آن بیش از ۶۰۰ نفر کشته و بیش از ۹۳۰۰ نفر مصدوم و تعداد زیادی خانه را ویران کرد.
حوادث سیاسی :
فوت آیه الله مهدویکنی پدر معنوی جناح راست در سال 93 و فوت آیت الله واعظ طبسی متنفذترین فرد خراسان رضوی در سال 94 از نظر سیاسی برای دولت آقای روحانی اتفاق تلخی به حساب میآمد زیرا این دو بزرگوار میتوانستند از تندروی برخی مخالفان سرسخت دولت در جناح مقابل جلوگیری نمایند. ولی فوت آقای هاشمی در سال 95 دیگر برای رئیس جمهور و دولتش یک فقدان بزرگ محسوب می شد چرا که هاشمیرفسنجانی حامی سرسخت دولت اعتدالگرا و به نوعی پدر معنوی روحانی محسوب میگردید.
– کنگره آمریکا در سال 95 به صورت اجماع آرا با 419 رأی موافق و یک رأی مخالف در مجلس نمایندگان آمریکا قانون تحریم ایران را به مدت 10 سال دیگر تمدید کرد.
– بروز شورش و اعتراضات معیشیتی و نارضایتی عمومی در سال 96 که به بیش از 100 شهر کشور تسری پیدا کرد. اعتراضات دراویش گنابادی در سال 96 که به خشونت کشیده شد و در طی آن 5 نفر کشته و چندین نفر زخمی شدند و همچنین اعتصابات کامیونداران در سال 97 در پی گرانی لاستیک و لوازم خودروهای سنگین، که از حمل بار در چند استان کشور خودداری می کردند. اعتراضات بنزینی در سال 98 که کم کم به آشوب های گسترده کشیده شد و در جریان آن تعدادی از معترضان و نیروهای امنیتی کشته ، زخمی و افراد زیادی بازداشت شدند و بازتاب بسیار گسترده ای در داخلی و خارج پیدا کرد.
– روی کار آمدن ترامپ در سال 97 و ایجاد بنای ناسازگاری با ایران و خروج یک جانبه از برجام که فروش نفت و گاز ایران مختل نمود و منابع درآمدی دولت روحانی را به کمتر از 300 هزار بشکه در روز تقلیل داد. وضعیت به گونه ای شد که کشور حتی در تهیه اقلام ضروری مثل دارو و مواد غذایی هم در تنگنای شدیدی قرار گرفت.
– حضور اسد در تهران که تحت تدابیر شدید امنیتی در سال 97 صورت گرفته بود و باعث شد که محمدجواد ظریف، ناگهان در اینستاگرام اعلام «استعفا» کند و کشور را وارد یک چالش سیاسی بزرگ نماید.
– جلسه سوال از رئیسجمهوری در شهریور همان سال بوسیله 82 نماینده در مجلس ، با هدف اثبات بی کفایتی سیاسی استارت زده شد ولی در آستانه ورود پرونده ایشان به قوه قضائیه ناگهان متوقف شد. موضوع بحث پذیرش كامل لوایح چهارگانه دولت برای انجام تعهدات نهاد «كارگروه اقدام مالی» یا FATF به یكی از مهمترین مسایل سیاسی كشور در سال 1397 تبدیل گردید.
حوادث هوایی و زمینی
سقوط هواپیمای آنتونف ۱۴۰ در فرودگاه مهرآباد و 40 نفر کشته در سال 93، سقوط هواپیمای ملخی متعلق به نیروی انتظامی با هفت سرنشین در همان سال که تماما کشته شدند. فرو ریختن سقف تونل شماره ۲ متروی مشهد در سال 93 که ۱۳ نفر زیر آوار ماندند. و انفجار تونل معدن زمستان یورت آزادشهر در استان گلستان در سال 96 که طی آن ۴۳ نفر از معدنچیان در آن جان باختند و مردم با شعارهای اعتراضآمیز به استقبال رئیسجمهوری رفتند. آتشسوزی گسترده و انفجارهای مهیب در کشتی سانچی و ناپدید شدند30 خدمه کشتی ایرانی در این حادثه در همان سال . برخورد هواپیمای اِی. تی. آر. مسافربری آسمان به کوه دنا در سال 96 ، که تمامی ۶۶ سرنشین آن کشته شدند. برخورد دو قطار مسافربری در محور سمنان-دامغان در سال 95 با کشته ومجروح شدن بیش از 150 نفر که یکی از مرگبارترین حوادث ریلی ایران را رقم زد . آتشسوزی و ریزش ساختمان پلاسکو و شهادت آتشنشانان در همان سال که به شدت افکار عمومی را تحت تاثیر قرار داد. واژگونی اتوبوس حامل دانشجویان در دانشگاه آزاد در سال 97 که منجر به مرگ ۹ دانشجو و مصدومیت ۲۷ نفر دیگر شدکه با تجمع اعتراضی دانشجویان و خانوادههای داغدیده آنها تا چند روز در رأس اخبار این کشور قرار داشت.
حوادث نظامی
درگیری شدیدی میان نیروهای مرزبانی کشور با گروهک موسوم به جیشالعدل در سراوان وشهادت ۱۴ مرزبان در سال 92 و حمله مجدد آنها به اتوبوس حامل نیروهای سپاه پاسداران توسط همین گروهک تروریستی در سال 97 که ۲۷ تن از نیروهای سپاه به شهادت رسیدند. حمله تروریستی به مجلس شورای اسلامی و انفجار عامل انتحاری در نزدیکی مرقد امام در سال 96 که افکار عمومی و رسانههای ایران و جهان را متوجه حضور داعش در کشور نمود.
حمله چهار تروریست به مراسم رژه نیروهای مسلح در اهواز همزمان با آغاز هفته دفاع مقدس در سال 97 که منجر به شهادت ۲۵ نفر و جراحت ۶۹ تن دیگر شد. حمله گروهکهای تروریستی در همان سال ، که ۱۴ تن از بسیجیان بومی و نیروهای هنگ مرزی را در نقطه صفر مرزی میرجاوه در استان سیستان و بلوچستان با خیانت و تبانی عامل یا عوامل نفوذی گروهکهای ضد انقلاب، ربودند.
با دستور مستقیم ترامپ در سال 98 بزرگترین حادثه یعنی شهادت حاج قاسم سلیمانی رقم خورد و متعاقب آن ۱۳ فروند موشک بالستیک به مقر فرماندهی نیروهای آمریکایی در عینالاسد شلیک شد که بعد از جنگ جهانی دوم چنین حمله ای به ارتش امریکا بی سابقه بود.
ناگهان فاجعهای انسانی در آسمان ایران روی داد و یک فروند هواپیمای مسافربری اوکراینی پس از پرواز از فرودگاه امام خمینی(ره) به دلیل خطای انسانی و غیرعمد در شلیک اشتباهی موشک سقوط کرد و موجب مرگ ۱۷۹ مسافر و خدمه آن شد که بازتاب گسترده ای را در داخل و خارج برای دولت ایجاد کرد.
هدف قرار دادن یک پهپاد جاسوسی با نام گلوبال هاوک متعلق به نیروی دریایی آمریکا توسط سامانه پدافند هوایی سوم خرداد در سال 98 وتوقیف یک نفتکش انگلیسی در سال 98 در بین راه بندر فجیره و عربستان نیز در کنار این حوادث بازتاب جهانی پیدا نمود.
همه گیری کرونا
شیوع بیماری کرونا با بیش از 86 هزار کشته و آثار اقتصادی ، اجتماعی سیاسی ، فرهنگی و آموزش بسیار زیاد آن در کنار تحریم های سنگینی که می توانست اقتصاد هر کشوری را به فروپاشی برساند. حضور این ویروس از اواخر سال 98 در اقتصاد کشور پدیدار شد و توانست سال به سال تولید ناخالص ملی این کشور را تقلیل دهد به گونه ای که برخی از اقتصاددان ها معتقد شدند که این ویروس به تنهایی توانسته است 15 درصد اقتصاد ایران را کوچک نماید.
حوادث اقتصادی
اختلاس 8 هزار میلیارد تومانی از صندوق ذخیره فرهنگیان در سال 95 و انتشار فیشهای نجومی مدیران بیمه، رئیس صندوق توسعه ملی، مدیران بانک رفاه کارگران در خرداد همان سال کابینه دولت را وارد چالش سنگینی کرد .
خروج آمریکا از برجام، قیمت دلار را از سه هزار و ۷۰۰ تومان تنها در عرض چند روز به پنج هزار تومان در سال 96رساند. و برخی از کالاهای اساسی مورد نیاز مردم مانند گوشت، مرغ، تخممرغ، روغن و لبنیات و… تا ۷۰۰ درصد تورم را هم تجربه کردند. قیمت گوشت گوسفندی که در ابتدای دولت یازدهم به کیلویی ۵۰ هزار تومان هم نمیرسید، در پایان دولت دوازدهم یعنی ظرف هشت سال به هر کیلوگرم 170 هزارتومان افزایش پیدا کرد . سقوط پول ملی در این دوره با هیچ دورهای در تاریخ ایران قابل مقایسه نبود. دلار از سه هزار و ۷۰۰ تومان به بیش از 32 هزار تومان افزایش پیدا کرد. افزایش ها نرخ ارز ، قیمت سکه ، طلا و به دنبال آن سایر کالاها و خدمات و بخصوص افزایش قیمت مسكن وافزایش بی رویه و متحیر كننده قیمت خودرو، که هر فردی با شنیدن قیمت های آنها شگفت زده می شد. نوسانات اقتصادی آنقدر زیاد شد که سبد معیشیتی شهروندان روز به روز كوچكتر می شد و تاب آوری اقتصادی مردم لحظه به لحظه کاهش پیدا می کرد.
و همه این عوامل باعث می گردید تا حتی برای تسکین روحی هم که شده کسی را پیدا کنیم تا تمام تقصیرها را به گردن او بیاندازیم و چه کسی بهتر از آقای روحانی. انگار فقط او مسئول همه این مشکلات بوده و کابینه دولت هیچی نقشی در این نابسمانی ها نداشته است.
بنابراین ایکاش رئیس جمهور برای انتخاب وزرای خود آنقدر عجله نمی کرد و کسانی را انتخاب می کرد تا بتوانند این بحران های بزرگ را در کشور مدیریت نمایند و این درست همان کاری است که آقای رئیسی باید درانتخاب وزرایش به نیکی انجام دهد و گرنه ……