سجادی پناه 24 تیر 1404 - 1 روز پیش زمان تقریبی مطالعه: 1 دقیقه
کپی شد!
0

اشتباه استراتژیک ایران: ما فناوری دادیم، اسرائیل نقطه‌زنی را یاد گرفت.

حمله دقیق اسرائیل به زیرساخت‌های نظامی ما، نه حاصل غافلگیری میدانی، بلکه نتیجه سال‌ها رصد و مهندسی معکوس پهپادهای ایرانی در جنگ اوکراین بود؛ جایی که تهران ناخواسته، نقشه دفاعی خود را به دشمن سپرد.
درگیری اخیر میان ما و اسرائیل، از یک منظر خاص، بیش از آنکه یک نزاع منطقه‌ای باشد، به صحنه‌ای بین‌المللی برای ارزیابی عملیاتی تسلیحات روسی و قابلیت‌های نظامی کشورمان تبدیل شد. اما نکته‌ای که در لایه‌های عمیق‌تر این درگیری نهفته است و کمتر به آن پرداخته شده، این است که شکست سامانه‌های پهپادی و پدافندی ایران، نه فقط حاصل ضعف داخلی، بلکه نتیجه مستقیم تجربه میدانی اسرائیل در جنگ اوکراین است؛ جایی که پهپادهای ایرانی، به‌عنوان بازیگر جدید صحنه جنگ مدرن، زیر ذره‌بین اطلاعاتی غرب قرار گرفتند.
از سال ۲۰۲۲، ایران صدها پهپاد تهاجمی و انتحاری را به روسیه صادر کرد تا در جنگ اوکراین علیه اهداف نظامی و زیرساختی اوکراین به کار گرفته شوند. همین اقدام، به‌طور ناخواسته، بزرگ‌ترین افشای توانمندی‌های عملیاتی ایران بود. پهپادهای ایرانی نظیر شاهد-۱۳۶ و مهاجر-۶، به جای آنکه برگ برنده‌ای برای روسیه باشند، تبدیل به موضوعی برای تحلیل‌های دقیق اطلاعاتی، مهندسی معکوس، آزمایش‌های میدانی و تدوین دکترین ضدپهپادی در اتاق‌های عملیات غرب و اسرائیل شدند.
اسرائیل که همواره با حساسیت بالا تحولات جنگ اوکراین را دنبال می‌کرد، به‌ویژه به فناوری ایرانی مورد استفاده در نبرد توجه ویژه‌ای نشان داد. گزارش‌های متعدد نشان می‌دهد که نیروهای اطلاعاتی و دفاعی اسرائیل از این فرصت استفاده کردند تا نه تنها ویژگی‌های فنی پهپادهای ایرانی را شناسایی کنند، بلکه الگوهای پروازی، امضای راداری، سازوکار هدایت، نقاط ضعف ارتباطی، و حتی الگوریتم‌های کنترلی آن‌ها را تحلیل و ثبت نمایند.
این داده‌ها به هنگام اجرای عملیات «شیر برخاسته» اسرائیل در جنگ ۱۲ روزه، به کار گرفته شدند؛ عملیاتی که به‌وضوح از درس‌های آموخته‌شده در کیف و خارکیف الهام گرفته بود. پهپادهایی که زمانی پُرافتخار در رسانه‌های ایرانی معرفی می‌شدند، حالا در آسمان اصفهان و کرمانشاه، پیش از رسیدن به هدف، با دقتی حیرت‌آور رهگیری، کور و منهدم می‌شدند. این شکست، نه به‌خاطر ضعف ذاتی پهپادها، بلکه به دلیل این بود که دشمن پیشاپیش تمام ویژگی‌های آن‌ها را شناخته بود.
از سوی دیگر، سامانه‌های دفاع هوایی ایران – از جمله S-300 های روسی و سامانه‌های بومی مانند باور ۳۷۳ – نیز نتوانستند در برابر هجوم ترکیبی اسرائیل مقاومت مؤثری نشان دهند. دلیل آن ساده بود: اسرائیل دقیقاً می‌دانست چگونه این سیستم‌ها را از کار بیندازد، چون نسخه‌ی مشابه آن‌ها پیش‌تر در میدان اوکراین آزموده شده بود. همان پدافند و همان معماری دفاع هوایی – حال با نام ایران – یک‌بار دیگر در غرب آسیا در برابر حملات اسرائیل فروپاشید.
در همین راستا، گزارش‌هایی منتشر شده که نشان می‌دهد موساد صدها پهپاد چهارپره مجهز به مواد منفجره را به‌صورت قاچاق وارد ایران کرده و از داخل کشور برای انهدام پدافندهای هوایی و پرتابگرهای موشکی استفاده کرده است. این تاکتیک مستقیماً برگرفته از الگوی عملیاتی ارتش اوکراین است که در آن، با قاچاق پهپادهای ارزان‌قیمت به عمق خاک روسیه، موفق شد یک‌سوم ناوگان بمب‌افکن‌های استراتژیک مسکو را منهدم یا از چرخه عملیاتی خارج کند.
اسرائیل با الگوبرداری از همین رویکرد و ترکیب آن با سامانه‌های پیشرفته تحلیل داده مبتنی بر هوش مصنوعی ، توانست اهداف کلیدی را از درون خاک ایران شناسایی، علامت‌گذاری و به‌شکلی کم‌هزینه و دقیق منهدم کند. استفاده از هوش مصنوعی در پردازش انبوه داده‌های حرارتی، راداری و میدانی، در کنار داده‌های استخراج‌شده از تجربه روسیه در اوکراین، به اسرائیل این امکان را داد که در همان لحظه آغاز عملیات، چند گام جلوتر از سیستم دفاعی ایران قرار گیرد.
به زبان ساده، آنچه در اوکراین رخ داد، تمرین پیش‌میدانی اسرائیل برای نبردی بود که در تهران، همدان و کرمانشاه به اجرا درآمد.
در پایان باید گفت: حمله اخیر اسرائیل، نه صرفاً یک رویداد نظامی، بلکه محصول یک شناخت عمیق عملیاتی از تسلیحات ایرانی بود که در میدان جنگ اوکراین به‌دست آمد. ایران، ناخواسته، نقشه پدافند خود را در کیف لو داد و اسرائیل، آن را در تهران اجرا کرد.
بنابراین ما ناخواسته در اوکراین جنگیدیم، اما در ایران غافلگیر شدیم ؛ چون دشمن، پیش از شلیک نخست، همه دانش فنی ما را خوانده بود
سجادی پناه

نویسنده
MAJID SAJADI
مطالب مرتبط
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *