سجادی پناه 02 شهریور 1404 - 4 ساعت پیش زمان تقریبی مطالعه: 3 دقیقه
کپی شد!
0

اسرائیل و عملیات «ایستاده در تهران»؛ روایت، نقد و ارزیابی


از ایده تا اجرا: دکترین «شوک سامانه»

عملیات «ایستاده در تهران» یکی از پیچیده‌ترین طرح‌های نظامی اسرائیل علیه ایران بود که بر سه محور اصلی استوار شد: *تقویت پدافند داخلی*ترور دانشمندان هسته‌ای*، و *حذف فرماندهان ارشد نظامی ایران*. این طرح، مبتنی بر دکترین «شوک سامانه» ، توسط *امیر بارام*، جانشین وقت ستاد کل ارتش اسرائیل و مدیرکل کنونی وزارت دفاع این رژیم، طراحی شد. این دکترین، که ریشه در جنگ‌های جهانی اول و دوم دارد، با وارد آوردن ضربه‌ای ناگهانی و دقیق، به دنبال فروپاشی روانی و سازمانی دشمن از طریق مختل کردن فرماندهی و ارتباطات است.

به گزارش *جروزالم‌پست*، ارتش اسرائیل طرحی مثلثی برای یک جنگ ۱۲ روزه علیه ایران تدوین کرد:

1. *تقویت پدافند هوایی و جبهه داخلی*: استقرار سامانه‌های «گنبد آهنین» و «پیکان ۳» برای ایمن‌سازی اسرائیل در برابر پاسخ ایران.
2. *حمله غافلگیرانه راهبردی*: اجرای عملیات تهاجمی از فاصله دو هزار کیلومتری با جنگنده‌های اف-۳۵ و اف-۱۶.
3. *عملیات‌های فرعی*: عملیات «نارنیا» برای ترور ۱۴ دانشمند هسته‌ای و «عروسی خونین» برای حذف فرماندهان نظامی ایران.

امیر بارام با پیشنهاد جسورانه «ایستاده در تهران»، ایده نفوذ مستقیم جنگنده‌ها به حریم هوایی تهران را مطرح کرد. او در *سپتامبر ۲۰۲۴*، در جلسه‌ای با حضور نمایندگان موساد، اطلاعات نظامی، نیروی هوایی، و وزارت دفاع اظهار داشت: «پرواز بر فراز تهران و حمله از نزدیک، تنها راه دستیابی به نتایج تاریخی است.» این طرح، با حمایت *اومر تیشلر*، رئیس ستاد نیروی هوایی، در *نوامبر ۲۰۲۴* به دکترین رسمی ارتش اسرائیل تبدیل شد. ویژگی متمایز این عملیات، نفوذ مستقیم جنگنده‌ها به عمق خاک ایران بود که با وجود ریسک بالا، به دنبال افزایش سرعت و گستره تخریب بود.

*روایت جروزالم‌پست؛ جنگ روانی به جای تحلیل*

*جروزالم‌پست*، رسانه‌ای آشکارا وابسته به اسرائیل، محتوای خود را عمدتاً جهت‌دار، ملی‌گرایانه و حامی سیاست‌های صهیونیستی تولید می‌کند و نه بی‌طرف و مستقل. روایت این رسانه از عملیات «ایستاده در تهران» بیشتر جنبه تبلیغاتی و روانی داشت و ویژگی‌های زیر را شامل می‌شد:

1. *یک‌جانبه‌گرایی*: گزارش‌ها تنها به منابع اسرائیلی وابسته بودند و هیچ داده مستقلی از ایران یا منابع بین‌المللی ارائه نشد.
2. *تأکید بر تهدید روانی*: عباراتی مانند «حضور جنگنده‌ها در آسمان تهران» برای ایجاد اضطراب در مخاطب ایرانی طراحی شده بودند.
3. *نادیده گرفتن ناکامی‌ها*: موفقیت‌های پدافندی ایران یا خسارت‌های اسرائیل در جبهه‌های دیگر کاملاً حذف شدند.
4. *تحمیل روایت دشمن*: این گزارش‌ها سعی داشتند با بزرگ‌نمایی توان اسرائیل، روحیه عمومی ایران را تضعیف کنند.

این ویژگی‌ها نشان می‌دهد که گزارش *جروزالم‌پست* بیش از تحلیل نظامی، بخشی از یک کارزار جنگ روانی برای تأثیر بر افکار عمومی ایران و تقویت موقعیت اسرائیل بود.

*تحلیل عملکرد ایران: هوشمندی در برابر تهدید چندسطحی*

عملیات «ایستاده در تهران»، هرچند در روایت‌های اسرائیلی به‌عنوان اقدامی غافلگیرکننده توصیف شد، اما واکنش ایران نشان داد که ترکیبی از *هوشمندی اطلاعاتی*، *نوآوری دفاعی*، و *مدیریت چندلایه پدافند* می‌تواند معادلات دشمن را بر هم بزند. در ادامه، ابعاد عملکرد ایران بررسی می‌شود:

*۱. تاکتیک‌های فریب و غافلگیری*

ایران با استفاده از *رادارهای ماکت* و *سیستم‌های گمراه‌کننده*، دشمن را در مراحل اولیه فریب داد و حس امنیت کاذبی برای جنگنده‌های اسرائیلی ایجاد کرد. در لحظه مناسب، رادارهای واقعی مانند *فلق* و *بشیر* فعال شدند و جنگنده‌های رادارگریز اف-۳۵ را در شرایط غافلگیرکننده‌ای قرار دادند. استفاده از *رادارهای با طول موج پایین* امکان شناسایی زوایای آسیب‌پذیر جنگنده‌ها را فراهم کرد.

*۲. چیدمان چندلایه پدافند*
ایران با طراحی یک *شبکه دفاعی چندلایه*، تهدیدات را در سطوح مختلف پوشش داد. سامانه‌های کوتاه‌برد مانند *مجید* و *زوبین* برای مقابله با پهپادها و اهداف کوچک، و سامانه‌های دوربرد مانند *باور ۳۷۳*، *سوم خرداد*، و *۱۵ خرداد* برای اهداف بزرگ‌تر به کار گرفته شدند. رادارهای بومی فلق و بشیر با الگوریتم‌های ارتقایافته، توانایی کشف اهداف رادارگریز را بهبود بخشیدند.

*۳. شکست اطلاعاتی دشمن*
ناکامی اطلاعاتی اسرائیل یکی از نقاط قوت ایران بود. سرویس‌های اطلاعاتی اسرائیل نتوانستند هماهنگی و دقت برنامه‌ریزی ایران را پیش‌بینی کنند. ایران با *تاکتیک‌های ضدجاسوسی* و مدیریت اطلاعات میدانی، غافلگیری اولیه را مهار کرد. تمرکز اسرائیل بر جبهه‌های دیگر، مانند درگیری با حماس، نیز باعث شد تهدیدات ایران به درستی ارزیابی نشود.

*۴. اثر روانی و جنگ ادراکی*
موفقیت ایران فراتر از خسارت‌های فیزیکی بود و تأثیر روانی عمیقی بر دشمن گذاشفعال‌سازی ناگهانی سامانه‌های پدافندی و ناتوانی اسرائیل در پیش‌بینی واکنش ایران، سردرگمی و احساس تهدید را در میان خلبانان و فرماندهان اسرائیلی ایجاد کرد. این فشار روانی، اسرائیل را ناچار به پیشنهاد آتش‌بس کرد.

*چرا با وجود پدافندهای ایران، عملیات «ایستاده در تهران» به برخی اهداف دست یافت؟*

عملیات «ایستاده در تهران» اگرچه با غافلگیری و ابتکار پدافندی ایران روبه‌رو شد و بخش قابل توجهی از توان دشمن را خنثی کرد، اما موفقیت نسبی اسرائیل در هدف قرار دادن برخی دانشمندان و فرماندهان نشان می‌دهد که هیچ ساختار دفاعی مطلق و بدون نقص نیست. بررسی عوامل این وضعیت ابعاد زیر را روشن می‌کند:

*۱. محدودیت‌های پوشش پدافندی*
حتی پیشرفته‌ترین سامانه‌های پدافندی نمی‌توانند تمام نقاط یک کشور پهناور را به‌صورت کامل پوشش دهند. تمرکز بر تهدیدات کلان، مانند جنگنده‌ها و موشک‌ها، ممکن است برخی اهداف خاص، مانند افراد کلیدی، را آسیب‌پذیر کند. اسرائیل نیز اذعان کرده که سامانه‌هایش تنها ۸۴ درصد از حملات موشکی و پهپادی ایران را رهگیری کرده‌اند.

*۲. تمرکز دشمن بر اهداف استراتژیک*
اسرائیل با تحلیل اطلاعاتی دقیق، روی اهداف استراتژیک مانند دانشمندان و فرماندهان متمرکز شد و با عملیات محدود اما مؤثر، برخی نقاط آسیب‌پذیر را هدف قرار داد.

*۳. پیچیدگی جنگ‌های مدرن*
نبردهای امروزی ترکیبی از حملات هوایی، سایبری، و اطلاعاتی هستند. این چندبعدی بودن، حتی سامانه‌های پدافندی چندلایه را با چالش مواجه می‌کند، و طبیعی است که برخی اهداف حساس مورد اصابت قرار گیرند.

*۴. آسیب‌پذیری‌های اطلاعاتی*
نفوذ اطلاعاتی دشمن از طریق جاسوسی انسانی و رهگیری سیگنال‌ها، امکان شناسایی موقعیت برخی افراد کلیدی را فراهم کرد. این موضوع نیاز به تقویت *امنیت سایبری* و *ضدجاسوسی* را برجسته می‌کند.

بنابراین عملیات «ایستاده در تهران»، برخلاف روایت‌های *جروزالم‌پست*، نه یک پیروزی مطلق برای اسرائیل، بلکه نمایشی از *هوشمندی و انعطاف‌پذیری دفاعی ایران* بود. ایران با تاکتیک‌های فریب، سامانه‌های پدافندی چندلایه، و مدیریت اطلاعاتی، بخش عمده این عملیات را خنثی کرد و تأثیر روانی عمیقی بر دشمن گذاشت. با این حال، موفقیت نسبی اسرائیل در هدف قرار دادن برخی افراد، ضرورت تقویت پوشش پدافندی و امنیت اطلاعاتی را نشان داد.

این عملیات درس‌های مهمی برای ایران داشت: لزوم سرمایه‌گذاری در فناوری‌های پیشرفته‌تر، تقویت هماهنگی نظامی و اطلاعاتی، و توسعه راهبردهای نوین برای مقابله با جنگ‌های ترکیبی. «ایستاده در تهران» نه‌تنها شکست ایران نبود، بلکه نقطه عطفی در نمایش اقتدار دفاعی و بازدارندگی استراتژیک این کشور بود.

نویسنده
MAJID SAJADI
مطالب مرتبط
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *