تحلیلها نشان میدهد که مقامات نظامی و سیاسی اسرائیل عمداً این حملات پهپادی را تحمل میکنند تا در شرایط بنبست مذاکرات هستهای، فضای سیاسی و رسانهای علیه کشورمان را تشدید کنند. این حملات معمولاً تلفات جانی ندارند، اما رسانهها با بزرگنمایی آنها تصویری از تهدید هستهای و حملات نیابتی ایران میسازند و مانع دادن امتیاز به ما در مذاکرات میشوند.
حتی وقوع یک حمله پهپادی به مناطق حساس مانند تلآویو میتواند بهانهای برای گسترش حملات نظامی اسرائیل فراتر از مرزها و داخل خاک ایران باشد. پهپادهای حوثی بارها به نزدیکی اهداف مهم اسرائیل رسیده و منهدم شدهاند؛ در حالی که امکان رهگیری و ساقط کردن آنها وجود داشته بود، اما به جای واکنش نظامی، پاسخها عمدتاً سیاسی و رسانهای بوده است که این رویکرد عجیب و قابل تأمل است.
این تاکتیک یادآور حادثه خلیج تونکین است؛ رخدادی که در سال ۱۹۶۴ در خلیج تونکین رخ داد و بهانهای شد برای دخالت نظامی گسترده آمریکا در ویتنام. در آن زمان، آمریکا ادعا کرد که ناوهای جنگیاش توسط نیروی دریایی ویتنام شمالی مورد حمله قرار گرفتهاند، اما بعدها مشخص شد که این حملات اغلب بزرگنمایی یا حتی ساختگی بودهاند. با استفاده از این بهانه، دولت آمریکا توانست مجوز گسترده برای عملیات نظامی در ویتنام را کسب کند، اقدامی که منجر به جنگی طولانی و خونین شد. مشابه این موضوع در حادثه ۱۱ سپتامبر نیز دیده شد، زمانی که این حملات بهانهای برای حمله و اشغال افغانستان شد.
امروز نیز اسرائیل با برجستهسازی این حملات محدود تلاش میکند که به زعم خود مانع توافقاتی شود که امنیتش را تهدید میکند و همزمان بهانهای برای عملیات نظامی گستردهتر در داخل ایران فراهم آورد. به نظر میرسد این «حوادث نمایشی» هدفمند خلق میشوند تا فشار سیاسی افزایش یافته و توجیه اقدامات تهاجمی را فراهم نمایند.
سجادی پناه