اسرائیل شمشیرش را نه فقط در دوحه، که در قلب اعتماد واشنگتن فرو کرد. نتانیاهو با یک حمله به قطر، هم کارتهای ترامپ را بر هم زد، هم سایه چتر امنیتی آمریکا را از بالای ریاض کوتاه کرد. عربستان، که سالها زیر این سایه به خواب آرام رفته بود، ناگهان بیدار شد: این چتر پوسیده است. نشست اضطراری سران کشورهای اسلامی، نه یک نشست معمولی، که ناقوس مرگ اعتبار آمریکا در خلیج فارس بود.
شاهزاده سعودی، که تا دیروز نگاهش به غرب دوخته بود، این بار به شرق چرخید؛ دستش را نه برای التماس، که برای بقا به سوی اسلامآباد دراز کرد. پیمان تازه ریاض و پاکستان، نه یک قرارداد نظامی، که یک بیانیه بیداری است: «اگر یکی را بزنید، با هر دو طرفید.» پیام روشن است: واشنگتن، صبر ما تمام شده است.
پاکستان، که سالها نقش سیاهیلشکر داشت، حالا با چتر هستهایاش به صحنه آمده؛ ۱۷۰ کلاهک اتمی را چون سپر، بر سر خلیج فارس گسترده است. این اتحاد، یک «محور اسلامی نو» است، نه صرفاً یک ائتلاف نظامی. زمزمههای «ناتوی اسلامی» بلند شده و حتی امارات و قطر را وسوسه کرده است. ترامپ از دور لبخند میزند و پاکستان را «خوششانسترین کشور» میخواند و پیشبینی میکند که این امر به قراردادهای دفاعی ۱۰۰ میلیارد دلاری با اعراب منجر شود.
و ایران؟ ایران این صحنه را با سکوتی عمیق تماشا میکند، اما شطرنجبازِ میدان سیاست میداند سکوت همیشه سکوت نیست. برنامهای زیرپوستی با اعزام لاریجانی به عربستان در حال شکلگیری است؛ تلاشی برای ساختن مثلث طلایی تهران-ریاض-اسلامآباد. مثلثی با سه ضلع قدرتمند:
ایران، با نفوذ عمیق منطقهای (از طریق محور مقاومت) و بازدارندگی موشکی پیشرفته (مانند موشکهای بالستیک با برد ۲۰۰۰ کیلومتر).
عربستان، با ثروت بیحد و مرز (صندوق سرمایهگذاری عمومی با ۷۰۰ میلیارد دلار دارایی) و پتانسیل هماهنگی جهان عرب از طریق سازمان همکاری اسلامی.
پاکستان، با توان هستهای (زرادخانهای که میتواند چتر دفاعی برای کل خلیج فارس فراهم کند) و نیروی نظامی کارآمد (بزرگترین ارتش مسلماننشین جهان با ۶۵۰ هزار نیروی فعال).
اگر این مثلث شکل بگیرد، نقشه قدرت در خاورمیانه زیر و رو میشود. اما زمان، دشمن خاموش سیاستمداران است. یک لحظه تعلل، کافی است تا فرصت طلایی بسوزد. عباس عراقچی، اگر از خواب دیپلماتیکش برنخیزد، این لحظه را از دست خواهد داد.
خاورمیانه وارد عصر چندقطبی شده است؛ هژمون کهنه فرو میریزد و محورهای تازه سر برمیآورند. رقص شمشیرها تازه آغاز شده – و هرکه دیر بجنبد، تماشاگر خواهد ماند، نه بازیگر.
آیا این سه قدرت میتوانند با کنار گذاشتن اختلافات، محور جدیدی را در جهان شکل دهند؟ آینده به این پرسش پاسخ خواهد داد، اما نشانهها حاکی از یک خاورمیانه چندقطبیتر است، جایی که قدرتهای محلی، جای هژمونهای سنتی را میگیرند