دو بیانیه، در یک مرداد سوزان ۱۴۰۴ منتشر شدند؛ یکی از *جامعه روحانیت مبارز* و دیگری از *جبهه اصلاحات ایران*. هر دو، فرزندان یک سرزمیناند، هر دو از زخمی مشترک سخن میگویند: جنگ ۱۲ روزه، فشار تحریمها، تنگنای اقتصادی، و عطش وحدت ملی. اما لحن و نگاهشان، دو افق متفاوت را روایت میکند: یکی با تسبیح در دست و شعار مقاومت، دیگری با قلمی نقاد و نسخه مذاکره.
۱. جنگ ۱۲ روزه؛ عرصه عزت یا بهانه مذاکره؟
روحانیت مبارز: جنگ را نه پایان که آغاز میبیند. میگوید این نبرد سندی بود بر بازدارندگی ایران؛ یادآور میشود که تاریخ از ۲۸ مرداد تا ترور فرماندهان و دانشمندان، پر از خیانت دشمنان است و تنها مقاومت است که عزت میآورد.
اصلاحات: جنگ را فاجعه مینامند و نسخهای که میدهد بوی عقبنشینی دارد: تعلیق غنیسازی، پذیرش نظارت آژانس، مذاکره مستقیم با آمریکا. در ظاهر برای نجات، اما در باطن چیزی جز بازگشت به دوران تحریمهای فلجکننده نیست.
حقیقت: تاریخ بارها ثابت کرده است؛ آنان که به دشمن اعتماد کردند، جز پشیمانی ندیدند. اینبار نیز حق با روحانیت مبارز است که هشدار میدهد: عزت ملی با مقاومت پاس داشته میشود، نه با التماس پشت میز مذاکره.
۲. اقتصاد؛ صبر و اصلاح یا نسخه فروپاشی؟
روحانیت مبارز: میداند اقتصاد زخمی است، اما میگوید ریشه اصلیاش تحریمهای ظالمانه و سوءمدیریتهاست. نسخهاش: همبستگی مردم، صبر، و اصلاح تدریجی مدیریت. این رویکرد واقعبینانه است: درمان با وحدت، نه با شکستن استخوان های ساختار.
اصلاحات: میگوید تنها راه، جراحی رادیکال است: عفو عمومی، رفع حصر، آزادی رسانه، حذف نهادهای موازی، خروج نظامیان از اقتصاد، انتخابات آزاد… در ظاهر شیرین، اما در عمل یعنی بههمریختن نظم سیاسی کشور، در حساسترین لحظه تاریخی.
حقیقت: در شرایط جنگ اقتصادی، جراحی کورکورانه مرگآور است. راه، همان است که روحانیت مبارز میگوید: اصلاح درونزا، حفظ ثبات، و تقویت انسجام.
۳. زبان گفتگو؛ ایمان یا اضطراب؟
روحانیت مبارز: از قرآن، عاشورا، و اربعین سخن میگوید. مردم را “غیور” و “بصیر” مینامد. لحنش مثبت است؛ دعوت به وحدت، پرهیز از تفرقه.
اصلاحات: از “روان زخمی” و “سایه ناامیدی” میگوید. صدایش بیشتر صدای شکست است تا امید.
حقیقت: جامعهای که در محاصره دشمن است، به زبان ایمان نیاز دارد، نه زبان اضطراب. روحانیت مبارز، این زبان را خوب میشناسد.
۴. خطاب به مردم و نخبگان
روحانیت مبارز: مردم را ستایش میکند و نخبگان را به تبعیت از بصیرت آنان میخواند. مسئولان را به خدمت و مبارزه با فساد فرامیخواند.
اصلاحات: حاکمیت را به تغییرات رادیکال دعوت میکند، گویی که در میانه میدان نبرد، میتوان ساختار را از ریشه دگرگون کرد.
حقیقت: این مردم بودند که در اربعین، با پای برهنه و دل پرایمان، بار دیگر ستونهای وحدت ملی را استوار کردند. هر نسخهای که بوی تفرقه دهد، باطل است.
جمعبندی؛ چرا حق با روحانیت مبارز است؟
اصلاحات میگوید: «برای نجات باید همه چیز را تغییر داد». اما این نسخه، بارها آزموده شده و بارها به بنبست رسیده است. روحانیت مبارز میگوید: «برای بقا باید متحد ماند، مقاومت کرد و اصلاحات را درونزا و آرام پیش برد».
این سخن، ریشه در تاریخ دارد و پشتوانهاش خون شهیدان است. و این حقیقتی است که باید پذیرفت:
در روزگار هجوم، آنکه مردم را به وحدت میخواند، بر حق است؛ و آنکه نسخه تفرقه و تسلیم میدهد، هرچند در لباس اصلاح، ولی به بیراهه میرود.
سجادی پناه