وزارت نیرو میگوید خاموشیها «حداکثر دو ساعت» است و اگر بیشتر شد، گزارش دهید تا عذرخواهی کنیم. اما برای ساکن طبقه پنجم یک آپارتمان ۱۲ واحدی در شهرک غرب، این «دو ساعت» به معنای ساعتها انتظار برای یک لیوان آب است. پمپ آب، بیبرق، ستون آب را پر نمیکند و زندگی روزمره متوقف میشود. اینجا دیگر فقط «قطع برق» نیست؛ این «قطع آب به نیابت از برق» است، بدون آنکه وزارت نیرو مسئولیت اجرای اصل ۴۵ قانون اساسی را بپذیرد. سؤالم این است: عذرخواهی، تشنگی کودکان را برطرف میکند؟
۱. اصل ۴۵ و وعده رفاه عمومی
اصل ۴۵ قانون اساسی صراحت دارد: «منابع طبیعی و ثروتهای عمومی، از جمله منابع آب، در اختیار وزارت نیرو است تا برای رفاه عمومی مصرف شود.» این اصل، وظیفهای روشن بر دوش وزارت نیرو میگذارد: تأمین آب شرب برای همه، نه فقط عذرخواهی برای کمبودها. وقتی برق پمپهای آب طبقات بالای آپارتمانها قطع میشود، ساکنان این طبقات ساعتها از دسترسی به آب محروم میمانند. این نهتنها نقض «رفاه عمومی» است، بلکه نوعی شانه خالی کردن از وظیفه قانونی است. وزارت نیرو با اعلام «فقط دو ساعت خاموشی»، عملاً قطع آب را به حاشیه میبرد و مسئولیت مستقیم خود را نادیده میگیرد.
۲. اصل ۳ و حق زندگی شرافتمندانه
اصل ۳ قانون اساسی وزارت نیرو را مکلف به مشارکت در تضمین «زندگی شرافتمندانه» برای همه شهروندان میکند. آیا انتظار چندساعته برای یک لیوان آب، شرافتمندانه است؟ برای مادری که نمیتواند شیرخشک فرزندش را آماده کند یا سالمندی که برای شستن دستهایش به آب معدنی پناه میبرد، این محرومیت چیزی فراتر از «ناراحتی موقت» است. وزارت نیرو با تأکید بر «دو ساعت خاموشی»، فراموش میکند که این دو ساعت برای ساکنان طبقات بالا به ۴ تا ۶ ساعت بیآبی تبدیل میشود. این، نقض صریح حق زندگی شرافتمندانه است.
۳. اصل ۱۹ و تبعیض پنهان
اصل ۱۹ قانون اساسی تبعیض میان شهروندان را ممنوع میکند، اما خاموشیهای برنامهریزیشده، دو نوع شهروند میسازد: یکی ساکن ویلایی که با حوض یا مخزن شخصی، آبش قطع نمیشود و دیگری آپارتماننشین طبقه ششم که همزمان برق و آب را از دست میدهد. وزارت نیرو از این تفاوت آگاه است، اما برنامه خاموشی را بدون تمهیدات جبرانی—مثل پمپهای اضطراری یا تانکرهای آب—اجرا میکند. نتیجه؟ تبعیضی که نهتنها غیرعادلانه است، بلکه با قانون اساسی در تضاد است.
۴. اصل ۱۷۱ و خسارتهای نادیدهگرفتهشده
طبق اصل ۱۷۱ قانون اساسی، اگر تقصیر یا اشتباه وزارت نیرو به ضرر شهروندان منجر شود، این وزارتخانه موظف به جبران خسارت است. این خسارت فقط تاریکی ناشی از قطع برق نیست؛ فساد مواد غذایی در یخچال، هزینه خرید آب معدنی برای شستوشو یا آشامیدن، و حتی تبعات بهداشتی مثل ناتوانی در رعایت بهداشت کودکان، همه بخشی از این خسارتاند. اما چون قطع آب بهصورت «رسمی» اعلام نمیشود، هیچ پروندهای برای جبران خسارت تشکیل نمیشود. وزارت نیرو با این ترفند، از زیر بار اصل ۱۷۱ شانه خالی میکند.
۵. راهکارهای حقوقی و عملی
برای رفع این بحران، راهکارهایی فوری و بلندمدت لازم است:
الف) شفافیت در اطلاعرسانی: وزارت نیرو باید جدول خاموشیها را همراه با «لیست ساختمانهای وابسته به پمپ آب» منتشر کند و زمان دقیق بیآبی هر منطقه را پیشبینی و اعلام کند. این شفافیت، به ساکنان کمک میکند تا برای بیآبی آماده شوند.
ب) تأمین اضطراری آب: دیوان عدالت اداری میتواند دستور موقت صادر کند تا در صورت خاموشی بیش از دو ساعت، تانکرهای آب شرب در محلهای پرخطر (ساختمانهای بلندمرتبه) مستقر شوند.
ج) سامانه جبران خسارت: وزارت نیرو باید سامانهای آنلاین راهاندازی کند که با ثبت کد پستی، امکان گزارش خسارتهای ناشی از بیآبی (مثل هزینه آب معدنی یا خرابی مواد غذایی) را فراهم کند. این سامانه میتواند کوپن آب اضطراری یا تخفیف در قبوض آب و برق را بهعنوان جبران ارائه دهد.
د) راهکار بلندمدت: وزارت نیرو باید در زیرساختهای مقاومتر سرمایهگذاری کند، مثل نصب پمپهای خورشیدی یا ژنراتورهای کممصرف برای ساختمانهای بلند، تا وابستگی به برق شهری کاهش یابد.
۶. تشنگی، عذرخواهی نمیخواهد
اصل ۴۵ قانون اساسی، آب را ثروت عمومی میداند و اصل ۳، دسترسی به آن را جزء زندگی شرافتمندانه. وزارت نیرو نمیتواند با تغییر نام «قطع آب» به «قطع برق پمپ»، از زیر بار این اصول شانه خالی کند. وقتی کودکی در طبقه پنجم تشنه میماند یا سالمندی برای یک لیوان آب به همسایه پناه میبرد، عذرخواهی مشکلی را حل نمیکند. وزارت نیرو باید یا برق را بهموقع وصل کند یا آب را با روشهای جایگزین به دست مردم برساند. اصل ۴۵ بالای سر ماست؛ وقت آن است که وزارت نیرو آن را نهفقط بخواند، بلکه اجرا کند تا تشنگی، دیگر بخشی از زندگی روزمره ما نباشد.