یادداشت منتشره شده در روزنامه شرق به تاریخ 3/2/1396
چقدر جای یک طبیب مسئلهشناس در کشورمان خالی است. میگوییم مشکل سازمان میراث چیست که قرار است وزارتخانه شود؟ میگویند پاسخگو نیست. میگوییم خب رئیسجمهور که مثل شما منتخب مردم است پاسخگوست و در چند سال اخیر بیش از 53 گزارش دستگاههای نظارتی از این مجموعه تهیه شده است. میگویند خیر، این نظارت کافی نیست مجلس باید بتواند نظارت کند. میگوییم خب تحقیق و تفحص، کمیسیون اصل 90، دیوان محاسبات، سؤال از رئیسجمهور ابزارهای نظارتی شما هستند. خب با اینها نظارت کنید. میگویند نه با وزارتخانهشدن سازمان میراث، نظارت ما مؤثرتر و گستردهتر خواهد شد. واقعیت مطلب این است که مجلس مقدم بر وظیفه نظارتی خودش وظیفه تقننی دارد ولی چون به کسی پاسخگو نیست، نمیتوان این سؤال منطقی را از آن قوه محترم پرسید که چرا شما در مقابل این سازمان میراث، وظیفه تقننی خود را انجام ندادید. هنوز این سازمان بعد از 14 سال از داشتن یک قانون جامع رنج میبرد و سه حوزه تخصصی خود را با سه اساسنامه مجزا اداره میکند. مگر به زعم عقلای سازمانی، «قانون» نرمافزار و سیستمعامل دستگاه اجرائی نیست، پس چگونه است این سازمان را از چنین عامل مؤثری برای کارآمدی محروم کردهاید. در سالهای 82 و 85 که این سه سازمان عریض و طویل با هم ادغام شدند بخوانید کنار هم قرار گرفتند (مگر میشود روغن را در آب مخلوط کرد) اما به هر صورت در آن زمان قانونگذار تصویب کرد که وظایف حاکمیتی به سازمان جدیدالتأسیس میراث سپرده شود و وظایف تصدیگری به شرکتهای زیرمجموعه آن سازمان. اما در طول زمان دو قوه مقننه و مجریه فراموش کردند شرکتهایی که قرار بود بازوان اجرائی این سازمان باشند را نباید براساس اصل 44 در معرض واگذاری قرار داد ولی متأسفانه این اقدام صورت گرفت و هیچ دلسوزی هم با پرچم نظارت در آن زمان به پا نخاست تا بگوید اگر این شرکتها واگذار شود پس وظایف تصدیگری این سازمان را چه کسی انجام خواهد داد. عنوانکردن این موضوع که سازمان میراث فرهنگی تعطیل است خستگی طاقتفرسای نوروز را بر تن پرسنل این سازمان بهجای گذاشت. 96 میلیون سفر ثبتشده براساس «اقامت نه تردد» (مبنای محاسبه غلط دولت قبل در دولت فعلی اصلاح شد) براساس 15 روز تعطیل نه 17 روز سال گذشته و همچنین با این شرایط بدی آبوهوایی فروردین، که در برخی از روزهای آن به دلیل بارش برف و باران به مثابه یک بحران بود، بهنحو احسن مدیریت کرد و این نشاط و شادابی را در مردم ایجاد کرد آیا میتوان باور کرد این سازمان تعطیل است یا در یک خواب سازمانی قادر باشد 15 دستگاه اجرائی را برای خدمات سفر نوروز راهبری کند و اگر منظور از نظارت فراگیر مجلس، ندیدن این واقعیتها باشد، چه امیدی میتوان به سایر نظارتهای آن قوه محترم داشت. و در بعد خارجی هم نمیخواهم بگویم نامبردن از ایران بهعنوان اولین مقصد گردشگری جهان در «نشنالجئوگرافی»، قرارگرفتن ایران در میان فهرست 16 مقصد گردشگری برتر سال 2016 دنیا از نگاه «سیانان»، نامیدن ایران بهعنوان محبوبترین مقصد گردشگری سال 2016 در «گاردین» و توصیه به سفر به ایران در «لسآنجلستایمز»، «نیویورکتایمز» و «والاستریتژورنال» و بسیاری از نمونههای دیگر محصول تلاشهای شبانهروزی کارمندان و مدیران خدوم این سازمان است و چرا باید از چشمان تیزبین این نمایندگان محترم ملت پنهان و این سازمان را در یک خواب زمستانی فرض کند.ما هم مثل شما معتقدیم این سازمان میتواند قسمت اعظم درآمدهای این کشور را بعد از دو صنعت اصلی کشور تأمین کند و پهلوبهپهلوی درآمد نفت در اقتصاد کشور حرکت کند و در این واقعیت اصلا تردیدی نیست ولی این مهم ملزومات و مقدوراتی را طلب خواهد کرد. همانطور که مردم عزیزمان میدانند، در صنعت نفت 14.5 درصد از درآمد حاصله از فروش در اختیار وزارت نفت قرار میگیرد تا صرف زیرساختهای این صنعت شود ولی قانونگذار محترم از تخصیص قسمتی از درآمد گردشگر خارجی برای تأمین زیرساختهای صنعت گردشگری، این سازمان را محروم کرده است و امروز از یک جایگاه رفیع و بلند مطالبه پاسخگویی میکند مگر نه این است که پاسخگویی در مقابل مسئولیت و اختیار است.
سکان سازمان میراث فرهنگی که با سه حوزه تخصصیاش ریشه در فرهنگ کشور دارد برای نخستینبار در دست شیرزنی قرار گرفته که به زعم دوست و دشمن توانسته است در این مدت کوتاه آن را از تندبادهای سیاسی مصون نگه دارد تا هر سه حوزه تخصصی سازمان زیر چتر حمایتی ایشان با آرامش به مأموریت خود بپردازد اما مجددا طرح وزارتخانهایشدن این سازمان بیش از آنکه توجیه فنی داشته باشد، توجیه سیاسی داشته و هرازچندگاهی با طرح آن بذر ناامیدی را در ذهن پرسنل این سازمان میکارند و مکرر آن را آبیاری میکنند.
چقدر جای یک طبیب مسئلهشناس در کشورمان خالی است. میگوییم مشکل سازمان میراث چیست که قرار است وزارتخانه شود؟ میگویند پاسخگو نیست. میگوییم خب رئیسجمهور که مثل شما منتخب مردم است پاسخگوست و در چند سال اخیر بیش از 53 گزارش دستگاههای نظارتی از این مجموعه تهیه شده است. میگویند خیر، این نظارت کافی نیست مجلس باید بتواند نظارت کند. میگوییم خب تحقیق و تفحص، کمیسیون اصل 90، دیوان محاسبات، سؤال از رئیسجمهور ابزارهای نظارتی شما هستند. خب با اینها نظارت کنید. میگویند نه با وزارتخانهشدن سازمان میراث، نظارت ما مؤثرتر و گستردهتر خواهد شد. واقعیت مطلب این است که مجلس مقدم بر وظیفه نظارتی خودش وظیفه تقننی دارد ولی چون به کسی پاسخگو نیست، نمیتوان این سؤال منطقی را از آن قوه محترم پرسید که چرا شما در مقابل این سازمان میراث، وظیفه تقننی خود را انجام ندادید. هنوز این سازمان بعد از 14 سال از داشتن یک قانون جامع رنج میبرد و سه حوزه تخصصی خود را با سه اساسنامه مجزا اداره میکند. مگر به زعم عقلای سازمانی، «قانون» نرمافزار و سیستمعامل دستگاه اجرائی نیست، پس چگونه است این سازمان را از چنین عامل مؤثری برای کارآمدی محروم کردهاید. در سالهای 82 و 85 که این سه سازمان عریض و طویل با هم ادغام شدند بخوانید کنار هم قرار گرفتند (مگر میشود روغن را در آب مخلوط کرد) اما به هر صورت در آن زمان قانونگذار تصویب کرد که وظایف حاکمیتی به سازمان جدیدالتأسیس میراث سپرده شود و وظایف تصدیگری به شرکتهای زیرمجموعه آن سازمان. اما در طول زمان دو قوه مقننه و مجریه فراموش کردند شرکتهایی که قرار بود بازوان اجرائی این سازمان باشند را نباید براساس اصل 44 در معرض واگذاری قرار داد ولی متأسفانه این اقدام صورت گرفت و هیچ دلسوزی هم با پرچم نظارت در آن زمان به پا نخاست تا بگوید اگر این شرکتها واگذار شود پس وظایف تصدیگری این سازمان را چه کسی انجام خواهد داد. عنوانکردن این موضوع که سازمان میراث فرهنگی تعطیل است خستگی طاقتفرسای نوروز را بر تن پرسنل این سازمان بهجای گذاشت. 96 میلیون سفر ثبتشده براساس «اقامت نه تردد» (مبنای محاسبه غلط دولت قبل در دولت فعلی اصلاح شد) براساس 15 روز تعطیل نه 17 روز سال گذشته و همچنین با این شرایط بدی آبوهوایی فروردین، که در برخی از روزهای آن به دلیل بارش برف و باران به مثابه یک بحران بود، بهنحو احسن مدیریت کرد و این نشاط و شادابی را در مردم ایجاد کرد آیا میتوان باور کرد این سازمان تعطیل است یا در یک خواب سازمانی قادر باشد 15 دستگاه اجرائی را برای خدمات سفر نوروز راهبری کند و اگر منظور از نظارت فراگیر مجلس، ندیدن این واقعیتها باشد، چه امیدی میتوان به سایر نظارتهای آن قوه محترم داشت. و در بعد خارجی هم نمیخواهم بگویم نامبردن از ایران بهعنوان اولین مقصد گردشگری جهان در «نشنالجئوگرافی»، قرارگرفتن ایران در میان فهرست 16 مقصد گردشگری برتر سال 2016 دنیا از نگاه «سیانان»، نامیدن ایران بهعنوان محبوبترین مقصد گردشگری سال 2016 در «گاردین» و توصیه به سفر به ایران در «لسآنجلستایمز»، «نیویورکتایمز» و «والاستریتژورنال» و بسیاری از نمونههای دیگر محصول تلاشهای شبانهروزی کارمندان و مدیران خدوم این سازمان است و چرا باید از چشمان تیزبین این نمایندگان محترم ملت پنهان و این سازمان را در یک خواب زمستانی فرض کند.ما هم مثل شما معتقدیم این سازمان میتواند قسمت اعظم درآمدهای این کشور را بعد از دو صنعت اصلی کشور تأمین کند و پهلوبهپهلوی درآمد نفت در اقتصاد کشور حرکت کند و در این واقعیت اصلا تردیدی نیست ولی این مهم ملزومات و مقدوراتی را طلب خواهد کرد. همانطور که مردم عزیزمان میدانند، در صنعت نفت 14.5 درصد از درآمد حاصله از فروش در اختیار وزارت نفت قرار میگیرد تا صرف زیرساختهای این صنعت شود ولی قانونگذار محترم از تخصیص قسمتی از درآمد گردشگر خارجی برای تأمین زیرساختهای صنعت گردشگری، این سازمان را محروم کرده است و امروز از یک جایگاه رفیع و بلند مطالبه پاسخگویی میکند مگر نه این است که پاسخگویی در مقابل مسئولیت و اختیار است.
سکان سازمان میراث فرهنگی که با سه حوزه تخصصیاش ریشه در فرهنگ کشور دارد برای نخستینبار در دست شیرزنی قرار گرفته که به زعم دوست و دشمن توانسته است در این مدت کوتاه آن را از تندبادهای سیاسی مصون نگه دارد تا هر سه حوزه تخصصی سازمان زیر چتر حمایتی ایشان با آرامش به مأموریت خود بپردازد اما مجددا طرح وزارتخانهایشدن این سازمان بیش از آنکه توجیه فنی داشته باشد، توجیه سیاسی داشته و هرازچندگاهی با طرح آن بذر ناامیدی را در ذهن پرسنل این سازمان میکارند و مکرر آن را آبیاری میکنند.