سجادی پناه 02 تیر 1404 - 1 هفته پیش زمان تقریبی مطالعه: 1 دقیقه
کپی شد!
0

دکترین نظامی صهیونیسم؛ راهبرد حمله‌ی برق‌آسا، عقب‌نشینی تاکتیکی، و فریب صلح‌طلبی / پایان جنگ نه با قطعنامه، بلکه با ضربه‌ی قاطع

اگر در میدان تصمیم نگیریم، در شورای امنیت علیه ما تصمیم خواهند گرفت. و اگر دیر بجنبیم، نه‌تنها میدان را باخته‌ایم، بلکه روایت جنگ را هم به دشمن واگذار کرده‌ایم. باید پیش از آنکه جوهر هر قطعنامه‌ای خشک شود، ضربه نهایی و فلج‌کننده را بر زیرساخت‌های حیاتی دشمن حداکثر در سه روزآتی وارد کنیم. بدون تعارف، بدون ملاحظه.

با کلید خوردن پیش‌نویس آتش‌بس در شورای امنیت، اسرائیل می‌کوشد یک‌بار دیگر از شکست در میدان، با پیروزی در دیپلماسی فرار کند. اما تأخیر در پاسخ نظامی قدرتمند، می‌تواند کشورمان را، به متهم بحران در افکار عمومی جهانی تبدیل کند.

همان‌طور که پیش‌تر نیز در یادداشت قبلی اشاره کردم ، رژیم صهیونیستی، برخلاف ظاهر پرهیاهو و تکنولوژیک خود، هم در “آغاز” و هم در “پایان جنگ‌ها”، همواره از الگویی ثابت و قابل پیش‌بینی پیروی می‌کند. شناخت این الگو، می‌توانیم ما را به ابزاری برای مهار و حتی شکست پیش‌دستانه دشمن مسلح نماید.

در آن یادداشت عرض کرده بودم الگوی آغاز جنگ از سوی این رژیم در سه گام تعریف می‌شود:
1. جنگ سایبری: تلاش مذبوحانه برای اخلال در سامانه‌های پدافندی ما، پیش از آن‌که حتی گلوله‌ای شلیک شود.
2. برتری هوایی: عملیات نظامی پس از سیطره بر آسمان، گویی زمین را فراموش کرده‌اند.
3. جنگ شناختی: القای تفرقه و تزلزل، برای ایجاد شکاف بین مردم و حاکمیت.

اما نکته کلیدی آنجاست که الگوی پایان جنگ این رژیم نیز به همان اندازه آغاز، قابل پیش‌بینی و تکرار پذیر است. به گونه ای که ما امروز با شروع فاز پایانی این الگو مواجه شده ایم؛ جایی که اسرائیل می‌داند ادامه درگیری ها ، آغاز فرسایش قدرت او خواهد شد یعنی پس از ضربه سریع مبتنی بر اصل غافلگیری حالا نوبت فرار تاکتیکی؛ و سپس پناه‌گیری در سایه سازمان‌های بین‌المللی است که سال‌هاست نقش سپر بلا را برای او ایفا می‌کنند.

این رژیم هیچ‌گاه وارد جنگ شهری و اشغال سرزمینی نشده است، چون می‌داند در این میدان، سربازانش بازنده‌اند. پس با انجام حملات سریع و محدود، خود را به لبه پرتگاه می‌کشاند تا بعد با فریاد «صلح» و «آتش‌بس» از سقوط نجات یابد؛ آن‌هم با بهره‌گیری از لابی‌ها و فشارهای آمریکا و اروپا برای صدور قطعنامه در شورای امنیت.
دیشب، نشانه‌های ورود به این فاز دیپلماتیک پدیدار شد. پیش‌نویس قطعنامه‌ای از سوی چین، روسیه و پاکستان در دست تدوین است که خواستار:
1- آتش‌بس فوری و بدون قید و شرط
2- محکومیت حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران
است.
قطعنامه‌ای که اگر تصویب شود، ما را در موضع انفعال و انتظار قرار خواهد داد و این، دقیقاً همان چیزی‌ست که تل‌آویو می‌خواهد.

پیشنهاد می شود در مقابل این بازی تکراری، باید مسیر تقابل گسترده را حداکثر برای سه روز آینده انتخاب کنیم. باید پیش از آنکه جوهر هر قطعنامه‌ای خشک شود، ضربه نهایی و فلج‌کننده را بر زیرساخت‌های حیاتی دشمن وارد کنیم. بدون تعارف، بدون ملاحظه.

در این میدان، زمان سلاح است. هر لحظه تعلل، یعنی عقب‌نشینی. هر لحظه بلاتکلیفی، یعنی امتیازدهی به دشمنی که منتظر اشتباه ماست تا از طریق سازمان ملل، ما را از میدان نبرد به محاکمه جهانی بکشاند.

تجربه نشان داده که تاخیر در تصمیم‌گیری نظامی، زمینه‌ساز مداخلات خارجی، تصویب قطعنامه‌های ضدایرانی، تحریم‌های جدید و بی‌ثبات‌سازی داخلی است. میدان نبرد باید محل پیروزی باشد، نه عقب‌نشینی به امید عدالت در دادگاهی که خود اسرائیل یکی از قضات آن است. اگر در میدان تصمیم نگیریم، در شورای امنیت علیه ما تصمیم خواهند گرفت. و اگر دیر بجنبیم، نه‌تنها میدان را باخته‌ایم، بلکه روایت جنگ را هم به دشمن واگذار کرده‌ایم.

امروز، میدان از ما انتظار اقدام دارد، نه انفعال. فرماندهان ما باید پیش از پیروزی دشمن در عرصه دیپلماتیک، پایان جنگ را در میدان رقم بزند. این جنگ را نه با قطعنامه، بلکه با قاطعیت باید تمام کرد.

سجادی پناه

نویسنده
MAJID SAJADI
مطالب مرتبط
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *