حالا چند سال گذشته و معلوم شده که چه کسي واقعا نگاه کارشناسي و دغدغه مردم داشت. کاش اما عيان شدن اين مطلب با اين همه درد و رنج مردم همراه نميشد.
اوضاع خوزستان خوب نيست و بحران آب و … مردم را به تنگ آورده است. ترجيع بند همه واکنشها به اين مساله نيز گلايه از سوءمديريت است. سوء مديريتي که اگرچه برخي مايل هستند صرفا به دولت روحاني نسبت دهند اما از خيلي پيش از آن کليد خورده است. آنچه اين روزها درباره تصميمات غلط محمود احمدينژاد درباره سد گتوند ميخوانيم و ميشنويم نيز در پي اثبات همين موضوع است.
نکته قابل توجه و تامل اما آن است که مخالفان امروز و ديروز احمدينژاد تنها کساني نيستند که او را مقصر يا حداقل يکي از مقصران شرايط امروز خوزستان ميدانند. شاهدش همين توييت عبدالرضا داوري که نوشته «مصطفي پورمحمدي، رئيس وقت سازمان بازرسي، در سال 1391 بر مبناي صيانت از حقوق عامه در برابر تصميمات جاهلانه و غيرکارشاسي احمدينژاد درباره سد گتوند ايستاد. گزارش زير را بخوانيد تا دريابيد چگونه احمدينژاد با تعصبات جاهلانه، خوزستان را وارد بحران امروزش کرد».
گزارشي که داوري به توييت خود ضميمه کرده به جاي خود اما خوب است نگاهي هم به حرف و ادله پورمحمدي يعني رئيس سازمان بازرسي کل کشور در آن زمان داشته باشيم. او با اشاره به صرف 2000 ميليارد تومان اعتبار براي ساخت سد گتوند و همچنين کار صدها متخصص در سه دولت بر روي اين سد و عدم توجه آنها به مشکلاتي که سد ايجاد ميکند گفته بود: «در سازمان بازرسي کل کشور با کارشناسيهايي که انجام داديم به اين نتيجه رسيديم که نميتوان با شرايط حاضر سد گتوند به فعاليت ادامه دهد و من با مد نظر قرار دادن قانون و کار کارشناسي اين تصميم را ابلاغ کردهايم و پاي آن هم ايستادهايم».
پورمحمدي با ذکر اقدامات سازمان بازرسي کل کشور پس از ابلاغ اين تصميم گفت: «600000 از اراضي زير کشت در اين مناطق وجود دارد که با چند بار آبياري شدن با آب شور، تبديل به نمک زار ميشود و ما اين مساله را به وزارت جهاد کشاورزي گزارش دادهايم که يا بايد در اين فصل آبي، سد را تخليه کنند يا بايد فکري به حال کشاورزي منطقه کنند.»
حالا چند سال گذشته و معلوم شده که چه کسي واقعا نگاه کارشناسي و دغدغه مردم داشت. کاش اما عيان شدن اين مطلب با اين همه درد و رنج مردم همراه نميشد.